نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
به ديگران سپر انداختن بود کارت
رسد چو نوبت ما تير
در
کمان داري
مسلم است به سرو تو نازک اندامي
که پيچ و تاب سر زلف
در
ميان داري
درين بهار که فصل چراندن نظرست
در
آشيانه به سر بردم از شکسته پري
فغان که خرج زمين شد تمام
در
خامي
ز سنگ حادثه، بارم چو نخل رهگذري
همان ز بيم شکستن به خويش مي لرزد
اگر چه شيشه بود
در
دکان شيشه گري
دراز کن به اثر عمر خويش را صائب
که هست مرگ دگر
در
زمانه بي اثري
ترا که چيدن گل
در
خيال مي گردد
نمي شود که ز هر خار نيشتر نخوري
چو مغزپسته ترا صبح
در
شکر گيرد
فريب چاشني خواب اگر سحر نخوري
هزار لقمه ندارد زيان
در
آگاهي
بهوش باش که يک لقمه بي خبر نخوري
دل رميده من
در
کمين پروازست
چرا خبر ز من اي بي خبر نمي گيري؟
در
آستانه ديگر سراغ خواهي کرد
سر مرا اگر از خاک برنمي گيري
مده به محفل خود ره سيه زبانان را
که خامه را يد طولاست
در
سخنسازي
چو داغ لاله مرا
در
جگر گره شده است
هزار ناله خونين ز بي هم آوازي
ترا که ديده منزل شناس
در
خواب است
همان به است به دنبال کاروان باشي
رود محيط گرانمايه
در
رکاب ترا
اگر چو موج سبکروح خوش عنان باشي
کجاست دولت آنم که يار من باشي؟
ز خود کناره کني
در
کنار من باشي
اگر شراب خوري ساقي تو من باشم
وگر به خواب روي
در
کنار من باشي
ز شرم عشق همان نااميديم برجاست
اگر چه
در
دل اميدوار من باشي
قدم برون مگذار از حصار خاموشي
که خواب امن بود
در
ديار خاموشي
اگر خمش نشوي حرف زن شمرده که هست
نفس شمرده زدن
در
شمار خاموشي
زبان چو برگ خزان ديده خاک مي ليسد
در
آن چمن که کند گل بهار خاموشي
سخن که تيغ زبانها ازوست جوهردار
خسي است
در
قدح خوشگوار خاموشي
در
خزينه اسرار را کليد شود
زبان هر که شود رازدار خاموشي
هزار گوهر شهوار
در
دل شبها
کشد به رشته ز هر پيچ و تاب درويشي
حضور فرش بود
در
جهان درويشي
سر نياز من و آستان درويشي
صفحه قبل
1
...
3222
3223
3224
3225
3226
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن