نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
در
بساطم نگه بازپسيني مانده است
گر به سر وقت من اي سست وفا مي آيي
عيش فرش است
در
آن محفل روح افزايي
که فتد شيشه مي جايي و ساقي جايي
گرد کلفت ننشيند به جبين
در
بزمي
که بود دست فشان سرو سهي بالايي
مردمک مهر خموشي است نظربازان را
در
حريمي که نباشد نظر گويايي
چشم ازان حسن جهانگير چه ادراک کند؟
در
حبابي چه قدر جلوه کند دريايي؟
در
تماشاي تو افتاد کلاه از سر چرخ
خبر از خويش نداري چه قدر رعنايي
باش
در
ذکر خدا دايم اگر جويايي
کاين براقي است که تا عرش ناستد جايي
پاي من بر سر گنج است ز جمعيت دل
نيست
در
دستم اگر چون دگران دنيايي
چشم خفاش ز خورشيد ندارد قسمت
ورنه
در
ديده روشن گهران پيدايي
طوق هر فاخته اي ديده حيرت زده اي است
در
رياضي که بود سرو سهي بالايي
چشم کوته نظر آيينه ظاهربين است
ورنه
در
سينه هر قطره بود دريايي
در
يد غنچه مستور پيرهن تا ناف
تو هم ز خرقه خود صوفيانه بيرون آي
چنان برآ ز تعلق که نقش نپذيري
اگر برهنه
در
آغوش بوريا افتي
بسر رسيدن ره
در
فتادگي بندست
ز دست تيشه مينداز تا ز پا افتي
اگر ترا رگ خامي نکرده
در
زنجير
به پاي نخل چرا چون ثمر نمي افتي؟
هزار گمشده را
در
نماز مي يابي
چرا به فکر خود اي بي خبر نمي افتي؟
هزار شکوه جانسوز داشتم
در
دل
مرا به نيم نگه شرمسار خود کردي
به روي گرم، دو صد شمع پاي
در
گل را
نفس گداخته از انجمن برآوردي
به يک اشاره شهيدان غرقه
در
خون را
چو آفتاب ز صبح کفن برآوردي
اگر سراي جهان
در
خور سزا بودي
ز خوان رزق شکر روزي هما بودي
اگر نه مصلحت خلق
در
غم و شادي است
هميشه بام عناصر به يک هوا بودي
اگر به پاي طلب روزي آمدي
در
دست
کليد گنج سعادت هزار پا بودي!
ستاره تو دلا آن زمان سعادت داشت
که همچو خال
در
آن گوشه دهان بودي
ز برگريز، دل بي قرار ازان داري
که غافلي ز بهاري که
در
خزان داري
دگر چه شد که به عشاق سرگران بودي؟
چو لاله حرف جگرسوز
در
دهان داري
صفحه قبل
1
...
3221
3222
3223
3224
3225
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن