نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
سنگ نشان به دامن منزل رسيد و ما
در
راه گشته ايم ز خواب گران گره
از رهبر و دليل بود سيل بي نياز
در
راه شوق نيست ز سنگ نشان گره
سختي نمي رسد به قناعت رسيدگان
در
لقمه هما نشود استخوان گره
در
گام اولين، کمر راه بشکند
رهرو کند چو دامن خود بر ميان گره
جز تيغ آبدار درين روزگار نيست
آبي که تشنه را نشود
در
گلو گره
اي راز نه فلک ز جبينت عيان همه
در
دامن تو حاصل دريا و کان همه
اسرار چار دفتر و مضمون نه کتاب
در
نقطه تو ساخته ايزد نهان همه
در
عرض حال بسته زبانان عرش و فرش
يکسر نموده اند ترا ترجمان همه
در
کار توست چرخ بلند و زمين پست
از بهر رزق توست نعيم جهان همه
در
خدمت تو تازه نهالان بوستان
استاده اند بر سر پا چون سنان همه
در
گوش کرده حلقه فرمان پذيريت
خاک و هوا و آتش و آب روان همه
چون آب زير سبزه خوابيده شد نهان
از خجلت تو
در
ته زنگار آينه
از نقش، ساده چون دل بي مدعا شده است
در
عهد او ز حيرت سرشار آينه
چون روي شرمناک کند جلوه
در
نظر
از بس ترست ازان گل رخسار آينه
دارد ز انفعال رخ تازه خط او
در
پيرهن ز جوهر خود خار آينه
نتوان به فکر راز فلک يافتن که هست
انديشه مور و اين
در
و ديوار آينه
صحراي ساده اي است که
در
وي گياه نيست
نسبت به روي نوخط دلدار آينه
در
ديده نظارگيان جمال تو
بي نور تر ز خانه بي روزن آينه
در
روشني به جبهه خوبان نمي رسد
گيرد اگر چراغ ته دامن آينه
مستي است کليد
در
گنجينه اسرار
بيش از همه کس ساغر سرشار مرا ده
مه حلقه ابروي تو
در
گوش کشيده
سر بر خط مشکين تو خورشيد نهاده
دل نيز سيه مي شود از گوشه نشيني
در
گوهر اگر سبز شود آب ستاده
يابد ز اجل چاشني قند مکرر
در
زندگي آن کس که بميرد به اراده
تقصير مکن
در
مدد خلق که باشد
بال و پر توفيق، دل و دست گشاده
دامان نگه صفحه ننوشته نگيرد
در
چهره نوخط نرسد چهره ساده
صفحه قبل
1
...
3204
3205
3206
3207
3208
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن