نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
کشکول شيخ بهايي
کجا
در
حساب آورد چون تو دوست
که روي ملوک و سلاطين
در
اوست
تأمل
در
ابطال دور و تسلسل
نهاده است
در
پاي عقلت سلاسل
راه
در
دوست آشکارا مسپار
نامحرم پا بود
در
اين ره، رفتار
در
نگنجد عشق
در
گفت و شنيد
عشق دريائي بود بن ناپديد
همچو جان
در
گريه و
در
خنده شو
اين بده وزجان ديگر زنده شو
در
وحل تأويل ها
در
ميتني
چون نميخواهي کز آن دل برکني
راحت طمع مدار که غفلت به دست نفس
ماهي
در
آتش است و سمندر
در
آبدان
عابدي
در
کوه لبنان بد مقيم
در
بن غاري چون اصحاب رقيم
جز حلقه ي عشق مکن
در
گوش
از عشق بگو
در
عشق بکوش
در
ده قدحي ز شراب طهور
بر من بگشا
در
عيش و سرور
مکن
در
کارها زنهار تاخير
که
در
تاخير آفتهاست جان سوز
در
الملل و النحل،
در
ذکر حکماي هند، اصحاب انديشه و دانشمندان فلک ...
... که اينجا و آنجا
در
جستجوي آني، دانائي
در
سينه ي تو است. ...
مرا
در
عشق تو سختي هائي است که مجنون عامري
در
عشق ليلي هرگزشان ...
صدف وار بايد زبان
در
کشيدن
که وقتي که حاجت بود
در
چکاني
چون تو هستي
در
نجاست کارگر
هين چه باشد
در
جهان زين خوارتر
موکب حسنت نگنجد
در
زمين و آسمان
در
درون سينه حيرانم که چون جا کرده اي
سروي چو تو
در
«اوچه » و
در
«تته » نباشد
گل همچو رخ خوب تو البته نباشد
... نقل است که: روح
در
جسد آدمي چون معني
در
لفظ است. ...
زبان عاقل
در
وراي دل اوست و دل احمق
در
وراي زبانش.
... گفته است: مدت حمل
در
تمامي حيوانات قاعده اي دارد مگر
در
آدمي. ...
... : اگر عزت خواهي
در
طاعت خواه، و اگر بي نيازي جوئي
در
قناعت جوي. ...
حکيمي گفت:
در
خير اسراف روا نبود، همچنان که
در
اسراف خيري نيست.
گفت
در
مکه مجاور بودم
در
حرم حاضر و ناظر بودم
هست
در
قرب همه بيم زوال
نيست
در
بعد جز اميد وصال
صفحه قبل
1
...
318
319
320
321
322
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن