نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
در
گلشن وحدت گل رعنا نتوان يافت
يکرنگ بود شنبه و آدينه مستان
در
ناف غزالان ختن مشک نهان است
غافل مشو از خرقه پشمينه مستان
تا آب نمودند دل خويش چو شبنم
در
چشمه خورشيد رسيدند عزيزان
در
قيد فرنگ آن که نيفتاده چه داند
کز جسم گرانجان چه کشيدند عزيزان
حيرت زدگان را نشود خواب پريشان
در
ساغر گوهر نشود آب پريشان
در
دايره ماه همان پرده نشين است
هر چند شود پرتو مهتاب پريشان
با وحدت پرتو چه کند کثرت روزن؟
در
تيغ ز جوهر نشود آب پريشان
در
عالم انصاف ز مردان حسابي است
آن را که به انگشت توان عيب شمردن!
در
قبض ز بسط است فزون بهره سالک
گرديد گهر قطره باران ز فسردن
تا
در
دل صياد، تمناي شکارست
از خاطر آهو نجهد فکر رميدن
آگاهي ما
در
گرو بي خبري نيست
خواب از سر ما مي پرد از چشم پريدن
صائب چو سخن سر کند از مولوي روم
شيران بنيارند
در
آن دشت چريدن
آن شان عسل را که
در
آفاق نگنجد
از پرده زنبوري انديشه طلب کن
صائب نکند حرف اثر
در
دل سنگين
جايي که توان برد فرو ريشه طلب کن
کوتاهي ره
در
قدم فرد روان است
نقش قدم قافله را خاک به سر کن
تا با جگر تشنه توان راه بريدن
مردانه سر از روزن خورشيد به
در
کن
در
عشق اگر صادقي از قرب حذر کن
چون آينه از دور قناعت به نظر کن
تسليم بود جوشن داودي آفات
در
رهگذر تير قضا سينه سپر کن
دزديده
در
آن ابروي پيوسته نظر کن
زنهار ازين دزد کمربسته حذر کن
در
رشته بي طاقت جان تاب نمانده است
شيرازه اوراق دل آن موي کمر کن
دزدان دل شب دست به تاراج برآرند
در
دور خط از خال رخ يار حذر کن
در
قبضه خاک آن گهر پاک نگنجد
گر عارفي از کعبه و بتخانه گذر کن
در
حلقه گرداب ز درياست خطر بيش
از مردم کم حوصله زنهار حذر کن
بر سنگ زن اين آينه عيب نما را
در
بزم مي از مردم هشيار حذر کن
تا چند پي کبک به کهسار برآيي؟
در
پاي خم امروز شکار بط مي کن
صفحه قبل
1
...
3188
3189
3190
3191
3192
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن