167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

نان و پنير شيخ بهايي

  • تا هماره دوست بيني در نظر
    در دلت نايد ز کين، ناخوش صور
  • عقل در تن، حاکم ايمان بود
    که ز بيمش، نفس در زندان بود
  • عقل دو عقل است اول مکسبي
    که در آموزي، چو در مکتب صبي
  • عبرتي گير از چراغي، اي غني
    در غبار ابر، در کم روغني
  • هرچه گويد، در رضا و در غضب
    زان منزه دان، جناب قدس رب
  • به تونزديکتر ز حبل وريد
    تو در افتاده در ضلال بعيد
  • بين چه حکمتهاست در دور سپهر
    بين چه حکمتهاست در تنوير مهر
  • بين چه حکمتهاست در خلق جهان
    بين چه حکمتهاست در تعليم جان
  • بين چه حکمتهاست در خلق نبات
    بين چه حکمتهاست در اين ميوه جات
  • شير و شکر شيخ بهايي

  • جز حلقه عشق مکن در گوش
    از عشق بگو، در عشق بکوش
  • توبه، در صلح بود بارب
    اين در مي کوب، به صد يارب
  • در ده قدحي ز شراب طهور
    بر دل بگشا در عيش و سرور
  • کشکول شيخ بهايي

  • نديدي که آدمي در طول زندگاني خويش
    در انديشه کاري است و پرداختن بدوي
  • در ميان آه تو دانم که بود
    در حقيقت تو به بشکستي چه سود؟
  • شود که نگاهمان در آن ستاره بيکديگر افتد و آنچه را در دل داريم، ...
  • درد تو بايد دلم را درد تو
    ليک ني در خورد من، در خورد تو
  • در شيشه کنم مهر و هواي دگران
    در پيش توي اي نگار برسنگ زنم
  • اي عزيز مصر و در پيمان درست
    يوسف مظلوم در زندان تست
  • در دل عاشق بجز معشوق نيست
    در ميانشان فارق و مفروق نيست
  • دل کرد بسي نگاه در دفتر عشق
    جز روت نديد هيچ رو در خور عشق
  • دوغ بايي بپز که از چپ و راست
    در وي افتند چون مگس در ماست
  • ابن عدوي در تصوير بزمگاهي که در آن جواني همي خواند و ديگري ساکت ...
  • من نديدم در ميان کوي او
    در درو ديوار الا روي او
  • در جهان شاهدي و ما فارغ
    در قدح باده اي و ما هشيار
  • ... آن مکان چنان مرا در برداشت که اکنون در کف ابن ايوب قرار گرفته ...