نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
بال و پر نهال اميدست نوبهار
در
وقت، زينهار اداي صلات کن
در
کنه ذات حق نرسد فکر دور گرد
نزديک راه خود به خيال صفات کن
نقد دو کون
در
گره آستين توست
بخت بلند خواهي، دستي بلند کن
رنگ شکسته مي شکند شيشه
در
جگر
از مي خزان چهره ما را بهار کن
شبنم زيان نکرد ز سوداي آفتاب
در
پاي يار گوهر جان را نثار کن
غافل مشو ز پرده نيرنگ روزگار
سير خزان
در
آينه نوبهار کن
يا حلقه ارادت ساغر به گوش کن
يا عاقلانه ترک
در
مي فروش کن
چون صبح
در
پياله زرين آفتاب
خونابه اي که مي دهد ايام نوش کن
وصل گل از ترانه شب عندليب يافت
زنهار
در
کمينگه شبها خروش کن
نتوان گرفت دامن دريا به سعي خويش
اين مشت خاک
در
ره سيلاب صرف کن
صائب توان ز رخنه دل ره به دوست برد
اوقات
در
گشودن اين باب صرف کن
هر نقش پاي، گرده خورشيد عارضي است
در
پيش پاي خويش ببين و خرام کن
چون برق، ذوق باده بود پاي
در
رکاب
عيش مدام خواهي، ترک مدام کن
چون سرو پا به دامن آزادگي بکش
آنگاه
در
بهشت فراغت خرام کن
در
زير زلف يأس بود چهره اميد
هر جا دلت فرود نيايد مقام کن
از زنگ کبر آينه خويش ساده کن
در
زير پا نظر کن و حج پياده کن
در
قبضه تصرف چرخ زبون مباش
مردانه از سپهر مقوس کباده کن
در
قلزمي که ابر کرم موج مي زند
انديشه چون حباب ز دامان تر مکن
معشوق تازه رو خط آزادي غم است
در
گلشني که سرو نباشد گذر مکن
خواهي نريزد از مژه ات اشک آتشين
در
روي آفتاب جبينان نظر مکن
در
کارزار عشق حديث جگر مکن
با تيغ آفتاب ز شبنم سپر مکن
جوش بهار آبله
در
خار بسته است
اي سست رگ، ملاحظه از نيشتر مکن
خون را نشسته است به خون هيچ ساده دل
مي
در
پياله من خونين جگر مکن
از ماجراي پشه و نمرود پند گير
در
هيچ دشمني به حقارت نظر مکن
اين آن غزل که اهلي شيرين کلام گفت
مي
در
پياله نوبت من بيشتر مکن
صفحه قبل
1
...
3184
3185
3186
3187
3188
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن