نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
مرا ز ديدن پنهان يار ظاهر شد
که کرده
در
دل او ناله ام اثر پنهان
گسستن است چو آخر مآل پيوستن
چه سود ازين که شود رشته
در
گهر پنهان؟
ز خانه چون مه شبگرد من برون آيد
ز هاله ماه شود
در
ته سپر پنهان
ز حرص، بال و پر جستجو برون آرد
اگر چه مور شود
در
دل شکر پنهان
ز چرب نرمي گردون فريب لطف مخور
که هست
در
دل اين موم نيشتر پنهان
ز بوي سوختگي
در
ميان بازارم
اگر شوم به دل سنگ چون شرر پنهان
نمي شود سخن راست
در
دهان پنهان
که تير را نکند خانه کمان پنهان
به آب خضر نسازم سيه نظر، تا هست
عقيق صبر مرا
در
ته زبان پنهان
حجاب آن تن سيمين لباس کي گردد
ترا که مغز نباشد
در
استخوان پنهان
ز شرم ناله من جمله بلبلان صائب
شدند
در
خس و خاشاک آشيان پنهان
ز برگ لاله اين باغ سرسري مگذر
که ليليي سر مجنون نهاده
در
دامن
تو کيستي که کني سر برهنه همچو حباب
در
آن فضا که نگردد محيط بي جوشن
چراغي از دل روشن اگر به دست آري
دلير
در
جگر خاک مي توان رفتن
نه آنچنان تو به بيگانگي برآمده اي
که
در
لباس توان حرف آشنا گفتن
سخن که شور قيامت ز دل نينگيزد
به کيش زنده دلان نيست
در
حساب سخن
چو ماه عيد به انگشت مي نمايندش
سبکروي که نفس سوخت
در
رکاب سخن
به قدر آنچه کنند ايستادگي
در
فکر
جهان نورد به آنقدر گردد آب سخن
چو خامه
در
دهن تيغ آبدار رود
سياه مست شود هر که از شراب سخن
گشوده است
در
فيض رخنه ديوار
به باغبان چه ضرورست دردسر دادن؟
در
آن مقام که دريا کف آورد بر لب
سبکسري است تظلم به ناخدا کردن
ز سوز عشق زبان را اگر نصيبي هست
چو شمع
در
دهن گاز مي توان کردن
تمام درد و سراپاي زخم ناسوريم
به روي ما
در
دل باز مي توان کردن
ز عشق صبر تمنا نمي توان کردن
قرار
در
دل دريا نمي توان کردن
به خواب غفلت اگر عمر بگذرد زان به
که
در
کشاکش تعبير بايدم بودن
وصال را چه کنم با حجاب، کم داغي است
که خشک
در
قدح شير بايدم بودن؟
صفحه قبل
1
...
3180
3181
3182
3183
3184
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن