167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان صائب

  • اعتمادي نيست بر عمر سبکسير بهار
    از شکوفه شاخ ازان دارد کفن در آستين
  • برگريز ناخن تدبير شد، دل وا نشد
    اين گره در کار ما مپسند يارب بيش ازين
  • چرخ مينايي ز جوش فکر ما در هم شکست
    باده پر زور، مينا برنتابد بيش ازين
  • شهوت جانسوز را پيش از اجل در خاک کن
    کشتن آتش مدارا بر نتابد بيش ازين
  • حسن معذورست اگر در پرده جولان مي کند
    شوخي عرض تمنا برنتابد بيش ازين
  • در بيابان راهش از موي کمر نازکترست
    هر که داند نوک خاري نيست بيجا بر زمين
  • آن سبکدستم که آورده است در ميدان لاف
    پشت پاي من مکرر پشت دنيا بر زمين
  • از گرانجاني تو در بازار امکان مانده اي
    ورنه هيهات است ماند جنس عيسي بر زمين
  • ثبت مي سازد به خط سبز در هر نوبهار
    منشي رحمت برات روزي ما بر زمين
  • در زمان حسن عالمگير او از انفعال
    خط به مژگان مي کشد خورشيد انور بر زمين
  • تا کي از طول امل چون موجه خشک سراب
    در تمناي گهر باشي شناور بر زمين؟
  • در خنک گرداندن دلهاست عمر جاودان
    بيش مي ماند درخت سايه گستر بر زمين
  • تازه رويان پيش در دلها تصرف مي کنند
    نخل نورس مي دواند ريشه بهتر بر زمين
  • زندگي را در تن آساني تلف کردن خطاست
    چند خواهي ريختن اين آب کوثر بر زمين؟
  • زود در چاه ندامت سرنگون خواهد فتاد
    هر که پاي خود گذارد بي تأمل بر زمين
  • سرو پا در گل کجا و لاف آزادي کجا
    سايه آزادگان دارد تغافل بر زمين
  • بود تا در قبضه من اختيار گلستان
    غيرتم نگذاشت افتد سايه گل بر زمين
  • گر به اين تمکين گذارد پاي ليلي در رکاب
    از گرانباري گذارد سينه محمل بر زمين
  • در برومندي مکن با خاکساران سرکشي
    کز هجوم ميوه گردد شاخ مايل بر زمين
  • کلک صائب در سخن چون سحرپردازي کند
    مي شود يک چشم حيران چاه بابل بر زمين
  • با سبکروحان گرانجانان نگيرند الفتي
    هست در جيب مسيحا چشم سوزن بر زمين
  • پرتو خورشيد را نعل سفر در آتش است
    دامن جان را ندوزد لنگر تن بر زمين
  • من کيم تا آرزوي خواب آسايش کنم؟
    آسمان نگذاشت در جايي که پهلو برزمين
  • کي مربع مي نشيند در صف دانشوران؟
    پيش استاد آن که ننشيند دو زانو بر زمين
  • در برومندي نسازد هر که دلها را خنک
    مي کند صائب گراني سايه او بر زمين