نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
تا به اندک فرصتي گنجينه گوهر شوي
چون صدف
در
بحر هستي گوش مي بايد شدن
گر زبان آتشين چون شمع داري
در
دهن
پيش صبح خوش نفس خاموش مي بايد شدن
در
بهار نوجواني عشق ورزيدن خوش است
آتشي تا هست صرف جوش مي بايد شدن
دامن بخت بلند آسان نمي آيد به دست
در
زمين خاکساري دانه مي بايد شدن
گوش سنگين مي شود لوح مزار باغبان
ميوه تا
در
باغ داري کر نمي بايد شدن
خسروان را عدل مي بخشد حيات جاودان
در
سياهي همچو اسکندر نمي بايد شدن
نيست زير سقف گردون جاي آرام و قرار
چون سپند آسوده
در
مجمر نمي بايد شدن
کشتي نوح است صاحبدل درين درياي خون
در
شکست هيچ صاحبدل نمي بايد شدن
ناخني تا هست
در
کف آه درد آلود را
دلگران از عقده مشکل نمي بايد شدن
گوهري جز عقده دل نيست
در
بحر سراب
طالب دنياي بي حاصل نمي بايد شدن
در
نگارستان وحدت هر غباري محملي است
همچو مجنون محو يک محمل نمي بايد شدن
شمع را هنگامه آرايي به کشتن داده است
گرم
در
آرايش محفل نمي بايد شدن
پيروان از پيشرو دارند پيش رو سپر
سينه مي بايد به تيغ افشرد
در
رهبر شدن
چند سرگردان درين درياي بي لنگر شدن؟
چون حباب از پرده اي
در
پرده ديگر شدن
گر نريزي آبروي خويش پيش هر خسيس
در
همين جا مي توان سيراب از کوثر شدن
ابر عالمگير غفران گر نگردد پرده پوش
سخت رسوايي است
در
هنگامه محشر شدن
نيست صائب صيد فرقه را دعاي جوشني
در
کمينگاه حوادث، بهتر از لاغر شدن
اينقدر استادگي اي سنگدل
در
کار نيست
مي تواند جلوه اي غارتگر هوشم شدن
بينوا سازد مرا گر چند روزي برگريز
در
بهاران صاحب برگ و نوا خواهم شدن
از بصيرت نيست مردم را نياوردن به چشم
من که
در
اندک زماني توتيا خواهم شدن
داشتم چون سرو از آزادگي اميدها
من چه دانستم چنين سر
در
هوا خواهم شدن
عالمي سر
در
هوا از انتظارت گشته اند
سايه گستر تا کجا همچون هما خواهي شدن؟
چشم بد بسيار دارد خودنمايي
در
کمين
چون شرر بيرون نمي يابد ز خارا آمدن
هيچ کار از تيغ نگشايد
در
آغوش نيام
از سواد شهر مي بايد به صحرا آمدن
باده بي آب،
در
خون مي کشد بيمار را
پيش عاشق از مروت نيست تنها آمدن
صفحه قبل
1
...
3164
3165
3166
3167
3168
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن