167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان صائب

  • در ابر سفيد و لب خاموش خطرهاست
    از گردن مينا و لب جام گذشتيم
  • در طالع ما نيست گرفتاري، اگرنه
    صد بار فزون از نظر دام گذشتيم
  • در سايه شمشير شهادت نتپيديم
    زين قلزم خونخوار به آرام گذشتيم
  • در گلشن بيرنگ جهان چون گل خورشيد
    گر صبح شکفتيم سر شام گذشتيم
  • در باغ جهان چون ثمر نخل تمنا
    صد حيف که خام آمده و خام گذشتيم
  • چون ابر بهار آنچه ازين بحر گرفتيم
    در جيب صدف پاک فشانديم و گذشتيم
  • چون سايه مرغان هوا در سفر خاک
    آزار به موري نرسانديم و گذشتيم
  • در رشته کشيدند دگرها گهر جان
    ما اين عرق از جبهه فشانديم و گذشتيم
  • هر چند که در ديده ما خار شکستند
    خاري به دل کس نخلانديم و گذشتيم
  • هر چند که در مد نظر بود دو عالم
    يک حرف ازين صفحه نخوانديم و گذشتيم
  • ما دستخوش سبحه و زنار نگشتيم
    در حلقه تقليد گرفتار نگشتيم
  • از کعبه و بتخانه گذشتيم به تعجيل
    قانع به نگاه در و ديوار نگشتيم
  • در دامن خود پاي فشرديم چو مرکز
    گرد سر هر نقطه چو پرگار نگشيتيم
  • چون يوسف تهمت زده از پاکي دامن
    در چشم عزيزان جهان، خوار نگشتيم
  • صائب مدد خلق نموديم به همت
    در ظاهر اگر مالک دينار نگشتيم
  • چون فاخته از رتبه اقبال محبت
    جا در بر آن سرو گل اندام گرفتيم
  • ناکامي جاويد چو در کام جهان بود
    از کام جهان دست به ناکام گرفتيم
  • در رهگذر سيل فنا خواب حرام است
    رفتيم برون از فلک آرام گرفتيم
  • ديديم که پرگار فلک در کف ما نيست
    چون نقطه درين دايره آرام گرفتيم
  • در دست فلاخن نکند سنگ اقامت
    ما زير فلک بهر چه آرام گرفتيم؟
  • طاس فلک از زمزمه عشق تهي بود
    ما غلغله در گنبد دوار فکنديم
  • چون شانه رسيديم به صدزخم نمايان
    تا دست در آن طره طرار فکنديم
  • بار دل ما بود همان دوري منزل
    در منزل مقصود اگر بار فکنديم
  • مستانه سر شيشه مي باز گشوديم
    ديگر در صد ميکده راز گشوديم
  • هر بند طلسمي که در آن زلف درازست
    چون شانه به سرپنجه اعجاز گشوديم