نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
هر چند عاقبت ثمر مي ندامت است
خوني به نقد
در
دل افلاک مي کنم
باليدنم چو ماه به اميد کاهش است
در
انتظار سيل تو معمور مي شوم
صورت پذير نيست ز من ناتوانتري
کز ضعف تن
در
آينه مستور مي شوم
از بس گزيده اند مرا
در
لباس، خلق
عريان به سير خانه زنبور مي شوم
در
روزگار حسن سلوک تو اهل نظم
صائب شدند از ته دل مهربان هم
از شرم حسن و عشق همان
در
دو عالميم
ما و ترا کنند اگر روبروي هم
صائب
در
بهشت برين است بي سخن
چشمي که واکنند دو يکدل به روي هم
در
حالت خمار ندارم اگر شعور
هنگام مستي از ته دلها خبر دهم
کاري مکن که بدعت وارستگي ز عشق
من
در
ميان سلسله عاشقان نهم
کاري مکن که راز جگر سوز داغ را
با مرهم حرام نمک،
در
ميان نهم
انصاف نيست کز چمنت بعد صد بهار
بي برگ سبزرو به
در
آشيان نهم
دامان بادبان توکل گرفته ايم
در
زورق حباب به لنگر نشسته ايم
در
بند يک اشاره موج است اين طلسم
دل چون حباب بر نفس خود نبسته ايم
کيفيت از عبادت ما مي چکد به خاک
در
آب تلخ دامن سجاده شسته ايم
از دست رفت فرصت و ما پا شکسته ايم
در
راه آرميده چو منزل نشسته ايم
ما را اميد وصل شکر باغ دلگشاست
در
زير پوست خنده زنان همچو پسته ايم
طومار عمر طي شد و غافل نشسته ايم
در
راه آرميده چو منزل نشسته ايم
حيرت نگر که بر دم شمشير آبدار
در
انتظار جلوه قاتل نشسته ايم
از دير و کعبه ديده اميدوار خويش
پوشيده، روز و شب به
در
دل نشسته ايم
غفلت به ما چه ظلم ازين بيشتر کند؟
در
دور چشم مست تو عاقل نشسته ايم
نوميد از کشاکش بحر کرم نه ايم
صائب اگر چه تا مژه
در
گل نشسته ايم
خندان به زير تيغ تغافل نشسته ايم
در
خارزار بر ورق گل نشسته ايم
از انفعال،خار بيابان وحشتيم
چون خار اگر چه
در
قدم گل نشسته ايم
زير سپهر پاي به دامن کشيده ايم
در
فصل نوبهار ته پل نشسته ايم
از ترس خلق
در
دهن شير رفته ايم
مجنون صفت به دامن وادي نشسته ايم
صفحه قبل
1
...
3146
3147
3148
3149
3150
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن