نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
در
جام ديده پاره دل مي گداختم
جولانگه خيال ترا آب مي زدم
فکر دهان تنگ توام داشت
در
ميان
تا صبح بي پياله مي ناب مي زدم
در
طبع بردبار هدف سرکشي نبود
چون تير من زکجروي خود خطا شدم
در
موسمي که بال برآرد ز لاله سنگ
چون بيضه پا شکسته درين آشيان شدم
بي خواست بس که بار دل گلستان شدم
بي اعتبار
در
نظر باغبان شدم
عمري چو گرد
در
قدم کاروان شدم
تا همچو ناله با جرسي همزبان شدم
ديروز سر ز بيضه برآورد عندليب
گل
در
چمن نبود که من بذله گو شدم
صد آرزو به گرد دلم
در
طواف بود
از حيرت جمال تو بي آرزو شدم
لبهاي مي چکان ترا
در
طواف بود
از حيرت جمال تو بي آرزو شدم
لبهاي مي چکان ترا
در
سر شراب
کردم نظاره تشنه صد آرزو شدم
خط تو ريشه
در
رگ جان مي دواندم
خال تو تخم مهر به دل مي فشاندم
دارم اگر چه دست به معشوق
در
کمر
حيرت همان به کوه و کمر مي دواندم
در
آفتابروي قناعت نشسته ام
از سايبان منت بال هما ترم
روزي که
در
پياله مي لاله رنگ نيست
از عندليب فصل خزان بينوا ترم
در
جبهه عزيمت من نور صدق نيست
چون تير کج مگر به غلط برنشان خورم
سوزي که هست
در
جگر من مرا بس است
خامي نمي کند هوس آلود آتشم
ديگر عنان گريه نيارد نگاه داشت
در
ديده اي که سرمه کشد دود آتشم
نه مستحق عشقم و نه
در
خور هوس
بيگانه بهشتم و مردود آتشم
صائب نگشت نرم دل آهنين من
عمري است گر چه
در
کف داود آتشم
از شرم عشق بود مرا
در
نقاب چشم
شد زان رخ گشاده مرا بي حجاب چشم
از خط فزود مستي آن چشم پر خمار
در
نوبهار سير نگردد ز خواب چشم
از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم
چشمي که خشک شد نبود
در
حساب چشم
در
دست رعشه دار گهر را قرار نيست
شد بيقرار اشک من از اضطراب چشم
در
منزلت ز خنده اگر گريه بيش نيست
بالاتر از دهن ز چه دادند جاي چشم
از زلف او چگونه دل ناتوان کشم؟
در
دست ديگري است عنانم چسان کشم؟
صفحه قبل
1
...
3144
3145
3146
3147
3148
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن