نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
چند
در
پرده توان مشق نظر بازي کرد؟
طرح نظاره به آن روي نقاب اندازم
من که تا خاستم از خاک، به خون افتادم
در
قيامت دگر از خاک چرا برخيزم؟
من که از پستي طالع به زمين بستم نقش
نيست اميد که
در
روز جزا برخيزم
در
کمانخانه افلاک اقامت کفرست
به ميان آمده ام تا ز ميان برخيزم
چند
در
دايره مردم عاقل باشم؟
تخته مشق صد انديشه باطل باشم
فتح بابي نشد از کعبه و بتخانه مرا
بعد ازين گوش برآواز
در
دل باشم
زعفران زار شود ريشه غم
در
جگرم
اگر از شادي غمهاي تو غافل باشم
روي
در
دامن صحراي جنون مي آرم
چند بنشينم و خط بر رخ ديوار کشم؟
مردمي مردمک چشم جهان بين من است
پرده ديده خود
در
قدم خار کشم
نيست
در
روي زمين گوشه امني صائب
رخت ازين لجه پر خون به سردار کشم
از ملامت نکنم شکوه ز بي حوصلگي
سخن تلخ مي تلخ بود
در
گوشم
من که
در
صومعه سر حلقه پيران بودم
کرد بازيچه طفلان دل بازيگوشم
همه شب
در
تن مجروح ز بي آرامي
مي کند سير چو پيکان دل بازيگوشم
گريه سنگدل از بس که فشرده است مرا
خار
در
ديده آيينه زند تمثالم
باده صاف بود آينه طوطي من
در
حريمي که لب جام نباشد لالم
بال بر هم زدنم
در
قفس از شادي نيست
دست بردست ز افسوس چنين مي مالم
هست
در
قبضه فرمان قضا نبض مرا
از سيه کاري خود نيست خبر چون قلمم
قبله مردم آزاده يکي مي باشد
در
سر سرو هوايي است که من مي دانم
کيستم من که ز فرمان تو سرگردانم؟
آب
در
ديده به صد خون جگر گردانم
دارم آن صبر که گر
در
قدحم زهر کنند
به سبکدستي تسليم، شکر گردانم
برو اي ناصح بيدرد که روي دل من
در
شمار ورقي نيست که برگردانم
پا مزن آنقدر اي باده به خاکستر من
که شبي
در
قدم شمع، سحر گردانم
چند
در
ديده من باشي و از حيراني
گرد آفاق چو خورشيد نظر گردانم؟
اين قيامت که من از هستي ناقص ديدم
نيست ممکن که به محشر
در
ايجاد زنم
دل تسبيح ز بي قيدي من سوراخ است
دست چون
در
کمر رشته زنار زنم؟
صفحه قبل
1
...
3133
3134
3135
3136
3137
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن