نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
در
سرانجام جهان از بي دماغيهاي من
مي توان دانست دل بر جاي ديگر بسته ام
عاجزم
در
عقده دل گرچه صائب بارها
عقده سردر گم افلاک را بگشاده ام
مي زنم
در
لامکان پر با پريزادان قدس
پشت برديوار جسم از کاهلي ننهاده ام
اختيارم نيست چون گرداب بر سر گشتگي
نبض موجم
در
تپيدن بيقرار افتاده ام
عقده اي هرگز نکردم باز از کار کسي
در
چمن بيکار چون دست چنار افتاده ام
نيستم يک چشم زد ايمن ز آسيب شکست
گوييا آيينه ام
در
زنگبار افتاده ام
در
نمود نقشها بي اختيار افتاده ام
مهره مومم به دست روزگار افتاده ام
چون نگردد داغ حسرت فلس براندام من
از محيط بيکران
در
چشمه سارافتاده ام
خنده گل
در
رکاب چشم خونبار من است
گريه رو هرچند چون ابر بهار افتاده ام
در
ته يک پيرهن از يار دور افتاده ام
آه کز نزديکي بسيار دورافتاده ام
مي کشم خميازه بر آغوش
در
آغوش يار
همچو مرکز از خط پرگار دور افتاده ام
تا به فکر شبرويهاي خيال افتاده ام
مست لذت
در
شبستان وصال افتاده ام
نيست غير از نااميدي حاصل ديگر مرا
دانه بي طالعم
در
خشکسال افتاده ام
شاهد بيداري شبهاست خواب بي محل
من از خواب چشم او
در
صد خيال افتاده ام
باچه رو
در
چار سوي مصر دکان واکنم
کاروان حسن يوسف را به غارت داده ام
صائب اين شعرتر آتش زبان را گوش کن
تا بداني
در
سخن داد فصاحت داده ام
ناف سوز لاله داغ مشکسود آورده ام
چون کنم
در
خانه دل آنچه بود آورده ام
گوهرم را چون به سنگ بي تميزي نشکند
آب مرواريد
در
چشم حسود آورده ام
نيست چون خورشيد
در
طالع مرا آسودگي
ورنه از هر روزني من سر برون آورده ام
حيرت سرشار دارد از وصالم بي نصيب
در
دل دريا چو ماهي پر برون آورده ام
مي گذارم سينه بر ريگ روان از تشنگي
از رکاب خضر تنها
در
بيابان مانده ام
جذبه دريا به فکرسيل من خواهد فتاد
پابه گل هرچند
در
صحراي امکان مانده ام
زود بر فتراک مي بندد سر خورشيد را
شهسواري راکه من
در
خانه زين ديده ام
تا شده است از دوربيني عاقبت بين ديده ام
در
ترازوي قيامت خويش را سنجيده ام
بوده ذوق پاره گرديدن گريبانگير من
جامه اي چون کعبه
در
سالي اگر پوشيده ام
صفحه قبل
1
...
3109
3110
3111
3112
3113
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن