نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
روي آتشناک را پيرايه اي
در
کار نيست
شمع را فانوس اگر رنگين نباشد گومباش
غنچه خسبان راچو هست از کاسه زانو شراب
باده گلرنگ
در
مينا و ساغر گو مباش
دست رنگين مي کند کار شراب لعل فام
باده گلرنگ
در
دست نگارين گو مباش
خامه صائب معطر مي کند آفاق را
در
بيابان ختا آهوي مشکين گو مباش
گرنباشد طوطي من
در
شکرزار جهان
سبزه بيگانه اي دربوستان گو مباش
گوهر از گرد يتيمي
در
کنار مادرست
جان روشن گوهران راخاکداني گو مباش
جان چو پا بر جاست پروا از فناي جسم نيست
در
شبستان سبکروحان گراني گو مباش
حسن و عشق آيينه اسرار پنهان همند
در
ميان بلبل و گل ترجماني گو مباش
بي نشاني درجهان بي نشاني رهبرست
در
بيابان طلب سنگ نشاني گو مباش
حلقه تن گر ز سيلاب فناصحرا شود
در
سواد اعظم دل چار ديواري مباش
باد هستي از سر بي مغز اگر بيرون رود
يک حباب پوچ
در
درياي زخاري مباش
ازشنيدن گر شود معزول گوش ظاهري
در
بساط قلزم و عمان صدف واري مباش
چند صائب بردل گم گشته خواهي خون گريست؟
در
جگر پيکان زهر آلود خونخواري مباش
يوسف من بيش ازين
در
چاه ظلماني مباش
تخت کنعان خالي افتاده است زنداني مباش
من که گوي همت از خورشيد تابان برده ام
در
رکاب همتم گو اسب چوگاني مباش
چند صائب بردل گم گشته خون خواهي گريست؟
در
بساط سينه گو يک لعل پيکاني مباش
هر حبابي يوسفي دارد به زير پيرهن
هر کف مي چشم يعقوبي است
در
ميخانه اش
شمع تردامن ندارد راه
در
درگاه او
ازفروغ روي چون لعل است شمع خانه اش
بوسه هاي تشنه لب، پر
در
پرهم بافته است
چون کبوترهاي چاهي، گرد چاه غبغبش
گوشه ابروي او پيوسته باشد درنظر
چون مه نو جلوه پا
در
رکابي نيستش
هرکه پهلو بردم شمشير نتواند نهاد
در
رگ جان همچو جوهر پيچ وتابي نيستش
هرکه را از بيقراري نبض جان آسوده است
در
رياض زندگي آب رواني نيستش
گرمي هنگامه فکرش دو روزي بيش نيست
در
سخن هر کس طرف آتش زباني نيستش
مي شود چون مرغ يک بال از پرافشاني ملول
در
طريق فکر هر کس همعناني نيستش
آن که دولت
در
رکاب سايه او ميرود
چون هما از خوان قسمت استخواني نيستش
صفحه قبل
1
...
3087
3088
3089
3090
3091
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن