نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
شور محشر نقش ديبارا نمک
در
چشم ريخت
برنگيرد سرزبالين چشم بخت ما هنوز
از نگاه تلخ، بادامش همان دل مي گزد
زهر
در
دنباله ابروش مي گرددهنوز
گرچه شددر ابرخط خورشيد رخسارش نهان
تيغها چون برق
در
زيرسپر دارد هنوز
چشم شبنم
در
هواي لاله زارش مي پرد
دامني از دامن گل پاک تر دارد هنوز
گرچه زلف سرکش او سرکشي از سرگذاشت
کاکل او فته ها
در
زيرسردارد هنوز
در
ته دامان خط، شمع جهان افروز او
يک جهان پروانه بي بال وپردارد هنوز
ديده قربانيان را چشم آن وحشي غزال
در
ره خود حلقه هاي دام مي داند هنوز
خط ظالم گرچه يک گل درگلستانش نهشت
ريشه
در
دل مي دواند خار ديوارش هنوز
گر چه خط پشت سپاه زلف رابرهم شکست
در
صف آرايي بود مژگان خونخوارش هنوز
رخنه
در
دل مي کند مژگان قتالش هنوز
مي کشد آب ازجگرها دانه خالش هنوز
شاهبازغمزه اش راگرچه خط دربوته کرد
در
کمين سينه کبک است چنگالش هنوز
گشت
در
چشم غزالان گرد مجنون گوشه گير
برنداردسنگ طفلان سرزدنبالش هنوز
در
سفرهرچند چون ريگ روان عمرم گذشت
از وصال کعبه چون سنگ نشان دورم هنوز
شوخي مژگان او يک شب مر ا
در
دل گذشت
تيغ بازي مي کندهرموبراندامم هنوز
گر چه خورشيد عذارش روي
در
زردي نهاد
از شفق خون مي کند درديده روزن هنوز
زان شکر خندي که زد برق تجلي بردرخت
خيره مي گردد نظر
در
وادي ايمن هنوز
در
ته دامان خط، رخسار آتشناک او
شمع اميدجهاني مي کند روشن هنوز
پردگي شد شوخي حسنش، ولي مژگان شوخ
مي خلد
در
پرده هاي ديده چون سوزن هنوز
زان مي روشن که
در
پيمانه خورشيد ريخت
عشق آتشدست، مي گردد سرگردون هنوز
مي رود با قامت خم
در
پي دنيي هنوز
با چنين محراب، داري پشت برعقبي هنوز
شيراز اقبال جنون گردنکشي از سر گذاشت
مي کند خون
در
دل مجنون، سگ ليلي هنوز
ريخت دندانهاو
در
فکر لب ناني هنوز
مهره بازيچه گردون گرداني هنوز
شد بنا گوشت سفيد و ظلمت غفلت بجاست
صبح روشن گشت و
در
خواب پريشاني هنوز
شد بلند، آوازه طبل رحيل کاروان
از پريشان خاطري
در
فکر ساماني هنوز
گر چه پيري
در
سر دست تو گيرايي نهشت
با هزاران آرزو دست و گريباني هنوز
صفحه قبل
1
...
3078
3079
3080
3081
3082
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن