نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
بس است درد طلب چاره جو ترا صائب
مباش
در
پي تحصيل چاره جوي دگر
به نازکي کمرمور اگر چه مشهورست
به کيش ما نبود
در
حساب موي کمر
کند جلاي وطن سرخ روي مردان را
که
در
کمان نکند روي خويش گلگون تير
در
آب و خاک عمارت حضور خاطرنيست
سراغ عافيت از منزل خراب بگير
حضور تنگدلان
در
گرفتگي باشد
شود ز باد سحر غنچه بيشتر دلگير
در
شوره زار تخم نکويي ثمر دهد
چون دوستان مراد دل دشمنان برآر
در
بند خارزار علايق چه مانده اي؟
دستي به جمع کردن دامان جان برآر
در
قسمت خداي جهان حيف و ميل نيست
اي بي ادب زبان شکايت نگاه دار
در
هر گذر سبيل مکن آبروي خويش
اي خضر پاس چشمه حيوان نگاه دار
جان چيست تا نثار کني
در
طريق عشق ؟
اين گرد را به دامن جانان روا مدار
در
بارگاه عشق مبر زهد خشک را
پاي ملخ به بزم سليمان روا مدار
چشم مرا که ره به شبستان زلف داشت
در
پيچ و تاب خواب پريشان روا مدار
در
بزم باده راه مده هوشيار را
اين خار خشک را به گلستان روا مدار
حاصل دهد ز دانه فشاني زمين پاک
بي ابر از صدف
در
و گوهر طمع مدار
در
چشم مور ملک سليمان چه مي کند؟
وسعت ازين جهان محقر طمع مدار
چون آب
در
زمين ز خجالت فرو رود
گر قامتش به سرو و صنوبر کند گذار
صائب ز هر چه هست تواند سبک گذشت
رندي که
در
خمار ز ساغر کند گذار
کمتر نه اي ز خامه بي مغز
در
وجود
بر صفحه جهان، سخن دلنشين گذار
در
نوشخند برق خطرهاست ،زينهار
بازي مخور ز چهره خندان روزگار
در
چشم من ز خانه گورست تنگتر
گر دلگشاست پيش تو ايوان روزگار
بيرون ميا ز گوشه ميخانه
در
بهار
لب بر مدار از لب پيمانه دربهار
بي موج سبزه نشأه مي گل نمي کند
زندان مي پرست بود خانه
در
بهار
بي اختيار، چشم ترا هوش مي برد
محتاج نيست خواب به افسانه
در
بهار
آغاز عاشقي است، ز قربم حذر کنيد!
جهل است آشنايي ديوانه
در
بهار
صائب به فيض عالم بالا برابرست
يک هايهاي گريه مستانه
در
بهار
صفحه قبل
1
...
3074
3075
3076
3077
3078
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن