نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
بند خود از تپيدن چون مرغ سخت سازد
در
انتظام دنيا هر کس شتاب دارد
در
پيش رحمت حق گرد گنه چه باشد
از سيلهاي تيره دريا چه باک دارد
انگشت اعتراض است کوته ز گوشه گيران
در
خانه کمان تير بيم خطا ندارد
هرکس فتد تهي چشم
در
فکر ديگران نيست
پرواي تشنه جانان چاه دفن ندارد
عارف ز جرم مردم
در
پرده حجاب است
يوسف ز شرم اخوان روي وطن ندارد
با شوخ چشمي عشق کوه شکيب هيچ است
در
سنگ اين شرررا پنهان نمي توان کرد
خط نرسته پيداست از چهره نکويان
مو را چگونه پنهان
در
شير مي توان کرد
در
بوته رياضت يک چند اگر گذاري
قلب وجود خودرا اکسير مي توان کرد
گر گوش هوش باشد
در
پرده خموشي
صد داستان شکايت تقرير مي توان کرد
درياي بيکران را نتوان به ساحل آورد
در
نامه شوق ما را انشا نمي توان کرد
آب حيات آثار گر
در
جهان نباشد
کس عمر بي بقا را چون مستدام سازد
ناقص به صبرگردد کامل که ماه نو را
خورشيد
در
دو هفته ماه تمام سازد
چون گرد رهنوردان
در
ديده جا دهندش
آن را که خاکساري عالي مقام سازد
در
چشم آن ستمگر صائب به برگ کاهي است
هرچنداستخوانم از درد کهربا شد
آسوده بود بلبل تا گل نبود
در
باغ
بيتابي دل ما از وصل بيشتر شد
تا دل به يار پيوست ديگر نکرديادم
با سرچه کاردارد دستي که
در
کمر شد
تا شوق
در
ترقي است اميد وصل باقي است
چون مورپربرآوردمحروم از شکر شد
دل چشم بوسه زان لب
در
روزگار خط داشت
يکبارگي دهانش پوشيده از نظر شد
هرچند خوابها را سنگين کند بهاران
در
دور خط مشکين آن چشم شوختر شد
شور کلام صائب
در
عهد پيري افزود
چندان که ماند اين مي درشيشه تلخترشد
در
زلف نااميدي روي اميد باشد
صبح اميد يعقوب چشم سفيد باشد
نقش مرادعالم
در
خانه اش زند موج
آن را که بالش از خشت فرش از حصيرباشد
کف را چه وزن باشدپيش شکوه دريا
در
چشم بي نيازان دنيا حقير باشد
تا
در
بساط هستي يک مرغ مي زند بال
حاشا که ديده دام از صيد سيرباشد
هر کس که زندگي را
در
بندگي سرآورد
اميدهست از اينجا آزادرفته باشد
صفحه قبل
1
...
3055
3056
3057
3058
3059
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن