نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
رويي که
در
او راز نهان را نتوان ديد
روشن گهران آينه تار شمارند
واعظ تو همان
در
درک الاسفل جهلي
بهرتو اگرمنبر صد زينه بسازند
در
حوصله دفتر افلاک نگنجد
گرشمه اي از ماه تمام تو نويسند
عشاق به اميد نگاه غلط انداز
در
نامه اغيار سلام تو نويسند
در
بيضه ز بال وپرخودنغمه سرايان
صدنامه سربسته به دام تو نويسند
در
کوي خرابات گروهي که خموشند
از صافدلي چون خم سربسته به جوشند
از دور نيفتند به صد شيشه لبريز
در
بزم مي آنها که چوپيمانه خموشند
در
پرده اگرهست ترا خرده رازي
چون غنچه خمش باش که گلها همه گوشند
ما
در
چه شماريم که خورشيد عذاران
از هاله خط ماه ترا حلقه بگوشند
از خار حسد ترکش نيشند چو ماهي
در
ظاهر اگر اهل جهان چشمه نوشند
صائب نگشايند به گفتار لب خويش
در
عهد کلام تو گروهي که بهوشند
صائب مگشا لب که به بازار خموشان
در
جيب صدف گوهر شهوارفروشند
هنگامه ارباب سخن چون نشود گرم
صائب سخن از مولوي روم
در
افکند
دارند
در
ايام خزان جوش بهاران
حيرت زدگاني که گل از خار ندانند
در
دست چه دارند بجز کاسه خالي
آنها که درين باغ چونرگس نگرانند
من کيستم ودرچه شمارم که فلکها
در
دايره عشق ز بي پا و سرانند
اين دوست نمايان سيه دل که
در
آفاق
چون صبح به صدقند علم پرده درانند
گوش تو گرانخواب پذيراي خبر نيست
ورنه
در
وديوار ز صاحب خبرانند
چون شبنم مي بر رخ جانان بنشيند
در
آب وعرق چشمه حيوان بنشيند
مژگان شمرم بوسه زنم بر کف پايش
در
چشمم اگر خار مغيلان بنشيند
گر خضر ببيند لب جان پرور او را
در
ماتم سر چشمه حيوان بنشيند
در
کوي مکافات محال است که آخر
يوسف به سر راه زليخاننشيند
هر جا که رود قافله
در
کار ندارد
آن را که نشان قدم از پاننشيند
در
کودکي از جبهه من عشق عيان بود
گهواره ز بيتابي من تخت روان بود
نابسته به ظاهر کمر هستي موهوم
در
رشته جان پيچ وخم موي ميان بود
صفحه قبل
1
...
3050
3051
3052
3053
3054
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن