نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
زينسان که
در
زمانه ما خوار شد سخن
طوطي کجا ز خوش سخني معتبر شود
هر خار بي گلي گل بي خار مي شود
در
راه سالکي که ز خود بيخبرشود
قمري ز طوق حلقه کند نام سرو را
در
گلشني که قامت او جلوه گر شود
بر فرق هر که سايه درين نشائافکني
در
پيش آفتاب قيامت سير شود
در
گوش چرخ حلقه مردانگي شود
از بار درد قامت هر کس که خم شود
در
موج خيز حادثه ديوانه ترا
هر سنگ لنگري است که ثابت قدم شود
زنهار
در
کشاکش دوران صبور باش
کز شکوه تو تيغ حوادث دو دم شود
در
هر دلي که ريشه غم زعفران شود
خندان چگونه از مي چون ارغوان شود
در
تيغ زهر داده اميد حيات هست
بيچاره آن که زخمي تيغ زبان شود
تا هست
در
رکاب ترا پاي اقتدار
فرصت مده به نفس که مطلق عنان شود
از گرد سرمه آب ندارد
در
او صدا
گويا کسي به خاک صفاهان چسان شود
در
ديده اي که سرمه وحدت کشيد عشق
داغ پلنگ، چشم غزال ختن شود
در
گلشني که لب به شکر خنده واکني
هر برگ سبز، طوطي شکرشکن شود
تا کشته بود بوقلمون رنگ، دانه ام
تا
در
ضمير خاک مرا حال چون شود
در
پيش صبح، شب نتواند سفيد شد
ادبار پرده رخ اقبال چون شود
عکس تو چون به خانه آيينه مي رود
در
پشت بام آينه مهتاب مي شود
چون نخل موم، توبه پا
در
رکاب ما
از روي گرم ساغر مي آب مي شود
چون
در
نماز جمع کنم دل، که سبحه را
سرگشتگي زياده ز محراب مي شود
پاپي که
در
مقام رضا گردد استوار
دست تسلي دل بيتاب مي شود
در
شيشه است جلوه ديگر شراب را
از خط سبز، حسن پريزاد مي شود
در
خواجگي نمي شود آزاد هيچ کس
هر کس که بندگي کند آزاد مي شود
چندان که
در
کتاب جهان مي کنم نظر
يک حرف بيش نيست که تکرار مي شود
در
زير بار قرض نماند کف کريم
با دستگير خلق، خدا يار مي شود
در
حيرتم که از چه خم و از کدام مي
پيمانه نگاه تو سرشار مي شود
طول امل که اينهمه پيچيده اي بر او
در
وقت مرگ رشته زنار مي شود
صفحه قبل
1
...
3039
3040
3041
3042
3043
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن