نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
هر چند پا ز کوي خرابات مي کشم
دستي بلند
در
طلبم تاک مي کند
از سر گذشته تو چو قمري ز طوق خود
در
بيضه فکر حلقه فتراک مي کند
در
راه عشق دام عمارت مکن به خاک
از لامکان گذشته مکان را چه مي کند
در
خشکسال آب گهر کم نمي شود
بخل فلک به اهل قناعت چه مي کند
باران بي محل ندهد نفع کشت را
در
وقت پيري اشک ندامت چه مي کند
در
کان لعل لاله سيراب گو مباش
شمع و چراغ خاک شهيدان چه مي کند
دندانه گشت ودردل سخت تو ره نيافت
آهي که رخنه
در
جگر خاره مي کند
ريزش چو شيشه هرکه به آوازه مي کند
در
هرپياله زخم مرا تازه مي کند
رخسار چون بهشت تو
در
هر نظاره اي
ايمان من به خلد برين تازه مي کند
سيلي که خو به گردکدورت گرفته است
در
بحر ياد گوشه ويرانه مي کند
گردي ز آفرينش عالم پديد نيست
در
عالمي که دلبر ما جلوه مي کند
حج پياده
در
قدم اهل دل بود
صائب چرا زيارت دلها نمي کند
در
رستخيز رو به قفا حشر مي شود
اينجا کسي که پشت به دنيا نمي کند
اينجا اگر به دانه نبندي دهان مور
در
زير خاک با تو مدارا نمي کند
در
سايه حمايت عشق است جان ما
ما را زبون خود غم دنيا نمي کند
داغي که هست
در
جگر قدردان عشق
با آفتاب وماه برابر نمي کند
در
کندن بناي گرانسنگ ظالمان
سيلاب کار يک مژه تر نمي کند
از پاکدامنان نکند حسن اجتناب
گل با صبا مضايقه
در
بو نمي کند
در
تيغ نيست جوهر اقبال مردمي
کاري که چشم مي کند ابرو نمي کند
قارون به زير خاک همان
در
ترددست
حرص زر از بخيل جدايي نمي کند
گوش سخن پذير طلب کن که عندليب
در
برگريز نغمه سرايي نمي کند
صد رخنه
در
حصار تن افتاد چون قفس
غافل هنوز فکر رهايي نمي کند
نور کلام صدق جهانگير مي شود
در
پرده صبح چهره گشايي نمي کند
صائب اگر چه
در
قفس آهنين فتد
از خود گسسته فکر رهايي نمي کند
در
موج خيز غم دل آزاد نشکند
جوهر طلسم بيضه فولاد نشکند
صفحه قبل
1
...
3034
3035
3036
3037
3038
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن