نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.11 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
در
ناف حسن سعي شود مشک عاقبت
خوني که صيد دردل صياد مي کند
عاجز چو سبزه ته سنگ است دردلت
آهم که ريشه
در
دل فولاد مي کند
خواهد ثواب بت شکنان يافت روز حشر
هر کس که
در
شکست من امداد مي کند
مرغي که شد زکاهلي از دست دانه خوار
در
آشيان ز کنج قفس ياد مي کند
در
انتقام هند اياز سياه چشم
خاک سيه به کاسه محمود مي کند
مژگان اشکبار شود موي برتنش
در
هر دلي که ناله من کارمي کند
دستي که شد بريده ز دامان اختيار
چون بهله دست
در
کمر يارمي کند
دل را نکرده جمع شود هر که گوشه گير
در
خانه سير کوچه وبازار مي کند
چون شمع از زياده سريها لباس دوست
سر
در
سر علاقه زرتارمي کند
غير از سپند سوخته جان
در
حريم او
ديگر که ياد صائب مجهور مي کند
صائب زخط سبز نکويان
در
اصفهان
سير بهار خطه کشمير مي کند
موج سراب پاي به دامن شکسته اي است
در
واديي که وحشت ما سير مي کند
اين دولتي که دل به دوامش نهاده اي
چون سايه
در
رکاب هما سير مي کند
شب
در
ميان رود به زمين سياه هند
رنگين سخن به پاي حنا سير مي کند
تمکين ترا بجاست ز سنگين دلان که حسن
در
دامن تو تربيت ناز مي کند
در
گوشمال عمر سر آمد مگر قضا
ما را براي بزم دگر ساز مي کند
هرسرمه اي که هست درين خاکدان سپهر
در
کار طوطيان سخنسازمي کند
در
بوستان چو برگ خزان ديده بي رخت
رنگ شکسته است که پرواز مي کند
باطل شود اگر چه به اعجاز سحرها
در
سحر چشم شوخ تو اعجازمي کند
دارد کسي که فکر اقامت درين جهان
در
رهگذار سيل کمر باز مي کند
در
بر گريز بلبل رنگين خيال ما
سير چمن به زير پر خويش مي کند
دنبال چشم هر که زند قطره چون حباب
سر
در
سر هواي سر خويش مي کند
گردي که از گراني تعمير شد خلاص
در
پيش پيش سيل فنا رقص مي کند
داريم عالمي ز خيالش که نه سپهر
در
تنگناي سينه ما رقص مي کند
ما مانده ايم
در
ته ديوار ورنه کاه
از اشتياق کاهربا رقص مي کند
صفحه قبل
1
...
3033
3034
3035
3036
3037
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن