نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان سيف فرغاني
غم تو
در
دل از آثار فيض رحمانست
چو خاطر ملکي
در
نفوس انساني
مرا سخن زتو
در
دل همي شود پيدا
که
در
درون من انديشه وار پنهاني
زانديشه تو که هست جان
در
وي
دل چون قفس است و طوطيان
در
وي
در
نعت تواند طوطيان يک يک
همچو لب تو شکر فشان
در
وي
هرنکته زعلم اين چنين عاشق
در
تست هزار بحروکان
در
وي
در
ذکر معاني تو مي بايد
لفظي زگهر هزار کان
در
وي
در
بحر غمت که بي کنارست آن
ماييم فتاده تا ميان
در
وي
در
وصف تو شعر سيف فرغاني
دريست کشيده ريسمان
در
وي
من نيم
در
خور تو وچه عجب
سايه گر نيست
در
(خور) خورشيد
در
عشق عاجزند چو
در
جنگ گربه موش
گرگان شير پنجه که درحيله روبهند
از
در
دندان تو
در
خنده گوهر فشان
لعل تو دايم چو خاتم از نگين آراسته
در
سفره گرچه نان نبود من گداي را
در
خانه هرچه هست زمهمان دريغ نيست
جانا زرشک خط تو عنبر
در
آتش است
وزلعل آبدار تو گوهر
در
آتش است
عاشق بآب ديده چون سيم حل شده
در
بوته بلاي تو چون زر
در
آتش است
سيف ازتو دور مانده وشعرش بنزد تست
زر
در
خزينه شه وزرگر
در
آتش است
ديوان شاه نعمت الله ولي
در
دل و ديده نديدم جز يکي
گرچه گرديدم بسي
در
دو سرا
قل هوالله احد مي خوان مدام
چون موحد
در
خلا و
در
ملا
در
خرابات خلوتي داريم
به از اين
در
جهان که دارد جا
در
ميان عشقبازان، ماکميم از هر کمي
از کمي ماست،
در
عالم همه بيشي ما
هرکجا بکري است
در
دار وجود
از سر مهر آمده
در
مهر ما
غير ما
در
بحر ما ديگر مجو
خود کجا غيري بود
در
بحر ما
عمري است که
در
گوشه ميخانه مقيميم
رندان همه سرمست فتاده به
در
ما
خوش نقش خيالي است
در
اين خلوت ديده
روشن بتوان ديد ببين
در
نظر ما
خوش چشمه آبي است روان
در
نظر ما
سيراب شده خاک
در
از رهگذر ما
عشق او بحري و ما غرقه
در
او
تو درآ
در
بحر بي پايان ما
صفحه قبل
1
...
298
299
300
301
302
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن