167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان سيف فرغاني

  • در بوستان نشيندو در حسرت تو سيف
    بر گل فشاند اشک چو باران خويش را
  • يار در شيريني از شکر گذشت
    عشق در دلسوزي از آذر گذشت
  • دل در غم چون تو بي وفايي
    در بستم و مي کشم جفايي
  • برو خيمه مزن در خانه آن را
    که خرگه در بيابان مي نگنجد
  • آنها که در عشق تو در دل نهفته اند
    همچون صدف شدند زغم جمله استخوان
  • در روزگار حسنت من عالمي زعشقم
    وصل تو عالمي را در انتظار کشته
  • عرق بر عارض تو آب برآب
    حديثم در دهانت هيچ در هيچ
  • زدندان تو نيز اندر شگفتم
    که چندين در نهان چونست در هيچ
  • تا غمت در درون سينه ماست
    مرگ بيرون در انتظار منست
  • خار تو در ره منست چو گل
    پاي من در ره تو خار منست
  • اکنون که شد دل من در عشق يار بسته
    يارب در وصالش برمن مدار بسته
  • من در حرم عشقت همخانه هجرانم
    در کوي وصال آخر اين خانه دري دارد
  • گرد در تو در طيرانست روز و شب
    مرغ دل ارچه لايق آن اوج پرنداشت
  • در دلم هست مهر تو چه شود
    اگرت شعر من بود در دست
  • ملک عالم بر در دل رفت درويش ترا
    گفت رو بيرون در بنشين که جا مستغرقست
  • چو جان حديث تو شيرين وليک شورانگيز
    غم تو در دل عاشق چو وجد در مجذوب
  • رجاي وصل تو در جان سيف فرغانيست
    چنانکه در دل عاصي اميد عفو ذنوب
  • بنيکي همچو شعرمن در اوصاف جمال او
    بخوشي همچو ذکر او که در اشعار مي آيد
  • ما جهان را بتو بينيم که در خانه چشم
    ديده مانند چراغست وتو در وي نوري
  • اگرچه در طلب از ما فتورها باشد
    تو منعمي نبود در عطا فتور ازتو
  • رخش بگاه نظر گلشنيست در نوروز
    لبش بوقت سخن غنچه ييست در خنده
  • هر کو نه خدمت تو کند در بطالتست
    وآن کو نه مدحت تو کند در ضلالتست
  • راز در دل چو دانه در پنبه است
    همچو حلاج کشف راز مکن
  • هم ببوي اوچو بستانست زندان در سقر
    هم بياد او گلستانست آتش در جحيم
  • در گريبان با چنان رويي چو ماه وآفتاب
    گردنش گويي يد بيضاست در جيب کليم