167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • در و درگاه عقل و جان سر اوست
    نردبان پايه فک در اوست
  • تا که بنشست خواجه در بالش
    بالش آمد ز ناز در بالش
  • در شود هر زمان به بحر سياه
    بر کشد در ز بهر تاج و کلاه
  • چيز را در دلش نماند محل
    زان ورا نيست در زمانه بدل
  • همه نقاش معني از خامه
    در و زر درج کرده در نامه
  • ميل هرگز نکرده در احکام
    کرده در دين به شرط خويش قيام
  • ظاهر و باطنش ز رشوت پاک
    ميل در طبع او نه در افلاک
  • فحل بودست در همه احوال
    چه به افعال دين چه در اقوال
  • در رضا دين به نفس نسپارد
    خشم را در نهاد نگذارد
  • چون قدر در سخا ريا نکند
    چون قضا در عطا خطا نکند
  • نام او در عمل صحيح الجهد
    لقبش در وفا کريم العهد
  • در کف نقشبند سر ازل
    در خلاء جلال او چه خلل
  • هست در باديه در آز و نياز
    گرچه راهست دور و زشت ودراز
  • زين سبب نست در نشيمن جود
    لاجرم هست در سراي وجود
  • در تصفح چو حلم به بردار
    در تخلص چو علم برخوردار
  • در خرد صفو را مباني اوست
    در سخن روح را معاني اوست
  • خواجه در راه عقل و جان ز قياس
    در سراي غرور و جمع اناس
  • چشم پر در ز در سفته او
    گوشها پرگهر ز گفته او
  • در سخا مرد با خطيري تو
    در سخن فرد بي نظيري تو
  • در دعاها چو دست برکند او
    چرخ را صدهزار در کند او
  • در صفات تو ظلم نتوان گفت
    با سگي در جوال نتوان خفت
  • همچو سگ در به در به دريوزه
    خوانده مر زهر را شکر بوزه
  • در افاعيل و در مفاع و فعول
    گفته دايم به جاي فضل فضول
  • در و خرمهره جمع کرده به هم
    بي خبر در سخن ز بيش و ز کم
  • در هر آن خانه اي که ره يابند
    در شد آمد بسان سيمابند