167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان سنايي

  • باز در رعنا سراي طبع طراران چرخ
    بهر اين نو خاستگان در کهنه پيرايي شدند
  • باز بينا بودگان همچو نرگس در خزان
    در بهار از بوي گل جوياي بينايي شدند
  • بيدلان در پرده ادبار متواري شدند
    دلبران در حلقه اقبال پيدايي شدند
  • چو تو در مصحف از هوا نگري
    نقش قرآن ترا کند در بند
  • هين که در دست تست قفل امروز
    در هر هفت محکم اندر بند
  • کشتيي را غرق گردانند در درياي غيب
    کشتيي را هم ز صرصر تا در معبر برند
  • عالمان را در جنان با غازيان سازند جاي
    ساقيان را در سقر نزديک رامشگر برند
  • در مصاف عاشقان در سينه هاي بي دلان
    ضربت قرب وصال از درد ناپيدا زند
  • در قعر و دوزخند نه جني نه انسيند
    در چاه وحشتند نه يوسف نه بيژنند
  • دور از شما و ما چون در آيند در سخن
    گويي به وقت کوفتن زهر هاونند
  • تا نهنگش در عجم گرد زمين چون عمرست
    تا هزبرش در عرب غرنده ابن عم بود
  • هفت سياره روانند وليک از رفتن
    ماه در رفعت و در سير چو کيوان نشود
  • هفت سياره روانند و ليک از رفتن
    ماه در رفعت و در جرم چو کيوان نشود
  • سست گفتار بود درگه پيري در علم
    هر که در کودکي از جهد سخندان نشود
  • اي چنان در خور هر مدح که مداح ترا
    شعر در مدحت تو مايه بهتان نشود
  • ور سنايي همچو زنجيرست در حلق شما
    حلق او گيريد چون حلقه برون در نهيد
  • در جهان شاهدي و ما فارغ
    در قدح جرعه اي و ما هشيار
  • گه کند ماه نقشت اندر دل
    در خزر هندو در حبش بلغار
  • تا ز اول خمش نشد مريم
    در نيامد مسيح در گفتار
  • از خنده جهان سازي و از غمزه جهانسوز
    در صلح دلاويزي و در جنگ جگرخوار
  • در روزه چو بي روزه بنگذاشته ايمان
    اکنون که در عيدست بي عيدي مگذار
  • عالمي در باديه قهر تو سرگردان شدند
    تا که يابد بر در کعبه قبولت بر بار
  • زير مهر پادشاه زري در آرد روزگار
    گر نفاق اندروني پاک آيد در عيار
  • در سراي شرع سازد علم دارالضرب درد
    در پناه شاه دارد مرد بيت المال کار
  • تا بود دل در فريب نقش جادو جاي گير
    کي شود در حلقه مردان ميدان پايدار