نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سنايي
درها
در
رشته کردم بهر شکرت کز خرد
جوهري عقل داند کرد آن
در
را بها
در
جستن نان آب رخ خويش مريزيد
در
نار مسوزيد روان از پي نان را
قربت تو باز هستم کرد
در
صحراي انس
شربت تو باز مستم کرد
در
باغ صفا
دانه
در
،
در
بن درياي الا الله درست
لاالهي غور بايد تا برآرد بي ريا
برخلاف امر يزدان
در
دل خود ره نداد
چشم زخمي
در
حيات خويش يحيا از حيا
سوز بايد
در
بهاي پيرهن تا با مشام
بوي دلبر يابد آن لبريز دامن
در
بکا
در
نواي گردش گردون فروشد سيمجور
لاجرم تا
در
کنار افتاد روزي بينوا
معني دعوت بسي بنموده ما را
در
حضور
اي عفي الله دعوي دعوات
در
غيبت چرا
ناچار بشکند همه ناموس جاودان
در
موضعي که
در
کف موسا بود عصا
اين فخر بس مرا که نديدست هيچکس
در
نثر من مذمت و
در
نظم من هجا
جز دعاي تو نمي گويند شيران
در
زئير
جز ثناي تو نمي خواهند مرغان
در
نوا
در
پنجره جز عين موسي چکند با بت
در
حجره ياقوتين عيسي چکند با تب
از بهر دويي آينه
در
دست نگيريم
زيرا که
در
آيينه هم از ما شبه ماست
هر کجا جاه
در
آن جاه چهست
هر کجا سيم
در
آن سيم سمست
همه شيران زمين
در
المند
در
هوا شير علم بي المست
صدر ديوان
در
دبيري هست تا يابد معين
با خجسته کلک تو
در
همزباني آمدست
در
او
در
آب قدرت آشناور آنچنانک
راست گويي گوهر تيغ يماني آمدست
علم و خردش بيشترست از همه ليکن
در
ديدش بي شرمي و
در
سر بطري نيست
بگداخت حسود تو چو
در
آب شکر زآنک
در
کام سخن به ز زبانت شکري نيست
آن تني کش خوب پروردي به دوزخ
در
همي
در
دهان اژدهاي آتشين بايد نهاد
حقيقت بت پرستست آنکه
در
خود هست پندارش
برست از بت پرستي چون
در
پندار دربندد
غوطه ها خورد بايد اندر بحر
هر که
در
در
کنار خواهد کرد
عقل با آن سراندازي به ميدان رخش
در
خم زلفين او چون گوي
در
چوگان بماند
عاقبت از دشنه مژگانش روي اندر کشيد
عافيت
در
سلسله زلفينش
در
زندان بماند
در
معني
در
بن درياي عزلت جاي ساخت
وز پي دعوي به روي آبها آخال ماند
صفحه قبل
1
...
271
272
273
274
275
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن