نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان انوري
روزگار آفرين شب و روزت
حافظ
و ناصر و مغيث و معين
لختي ز خون
بچه
تاکم فرست از آنک
هم بوي مشک دارد و هم گونه عقيق
اگرچه بط و همايم کند کرامت تو
بچه
به زيور مسحي و زينت رانين
ديوان بيدل دهلوي
وحشت کده ما و منت گرد خرام است
زين پرده چگويم
بچه
آهنگ برون آ
آتش زن و نظاره بيتابي ما کن
جز سوختن آخر
بچه
باب است دل ما
(بيدل)
بچه
جمعيت چون شمع ببالدکس
سرتکمه برون افگند از بند گريبانها
درين چمن
بچه
سرمايه خوشدلي (بيدل)
که شبنمي نخريده است آب روي ترا
زنشاط محفل زندگي
بچه
نازد امشب منفعل
قدحي مگر بعرق زند زخمار خجلت دوش ما
مقيدان
بچه
نازند ازين تماشاگاه
بچشم باز قفس ديده اند دنيا را
بچه
فرصت وفا کند گل تمکين فروشيست
بتماشاي چشمکي ره سنگ و شرر کشا
آئين دلبري
بچه
رنگش نشان دهند
شاخ گلي که نيست قفس وار عندليب
ذره ما
بچه
اميد زند بال نشاط
سر خورشيد هم امروز بديواري هست
ازين چمن
بچه
شوخي گذشته ئي امروز
که رنگ شرم تو از بوي گل تراوش داشت
از سنگ شرر گم نشد از خاک غبارش
از ياس بپرسيد که راحت
بچه
کيش است
بچه
اميد کنون پا بتعلق فشريم
تنگ شد آنهمه اين خانه که دل هم برخاست
از سنگ برنيامده زنداني هواست
يارب شرار من
بچه
اميد جسته است
فرصت بهار تست چرا خون نميشوي
اي بيخبر دگر
بچه
رنگت رسيدن است
شرار من
بچه
اميد فال شعله زند
که دامنم ته سنگ آمد و نفس هم نيست
طرب بهار امکان
بچه
حسرتم فريبد
ببر خيال دارم گل رنگي از قبايت
يارب
بچه
سرمايه کشم دامن نازش
دستم که ندارد بصد اميد دعا هيچ
يارب
بچه
تدبير کند قطع ره عمر
پاي نفس من که زدل آبله دارد
(يدل) کلام
حافظ
شد هادي خيالم
دارم اميد کاخر مقصود من برايد
اي شمع تگ و تاز نفس گرد سفر شد
اکنون
بچه
اميد توان سوخت سحر شد
يارب شکست من
بچه
افسون شود درست
دارم دلي که پيشتر از من شکسته اند
حيرتم کشت که ديروز بصحراي عدم
خاک بودم نفس از من
بچه
عنوان گل کرد
صفحه قبل
1
...
25
26
27
28
29
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن