167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان سلمان ساوجي

  • در بيت حرم، قافله اي سايل و مهجور
    در شهر يمن، طائفه اي ساکن و واصل
  • وانکه در عهده اسکندر حزمش نکند
    رخنه در سد بقا لشکر يأجوج امل
  • مه پريرار علم افراخت به خاور در صبح
    دوش ديدند پي نعل براقش در شام
  • کعبه روي صفابخش تو در حلقه موي
    آفتابي است بناميزد در ظل غمام
  • نظر پاک تو در کتم عدم مي بيند
    آنچه اسکندر و جم ديد در آيينه جام
  • شب اقبال نکوخواه تو در زيور روز
    صبح اعمار بدانديش تو در کسوت شام
  • در چشمت اين اشک روان، قطعا نمي آيد وزان
    طوفان اگر گيرد جهان، در خودنخواهي دادنم
  • تا نديم گل بود هر سال بلبل در بهار
    در بهار کامراني دولتت بادا نديم!
  • دو در در درج داشت اين فيروزه گون طارم
    سزاي افسر شاهي، صفاي جوهر عالم
  • گه معراج فکر او کواکب در عروج اعرج
    گه تقدير وصف او عطارد در بيان ابکم
  • بود در دور حکم او مدار آسمان مضمر
    شود در سير کلک او مسير اختران مدغم
  • اگر شمشير تيزت در خيال آسمان افتد
    زآب تيز شمشيرت بگردد آسمان در دم
  • در انگشتت اگر ديدي سليمان خاتم دولت
    سليمان را بماندي در دهان انگشت چون خاتم
  • به نور با صره ماه در سياهي شب
    به خون منعقد لعل در مشيمه کان
  • به طيب نفحه باد شمال در شبگير
    به لطف قطره ابر بهار در نيسان
  • بجز ثناي شما در نيامدم به ضمير
    به جز دعاي شما در نيامدم به زبان
  • خيال يار و ديارم نشاند در کنجي
    در آن ميانه سبک شد سرم زخواب گران
  • مدار دور فلک باد در تصرف تو
    چنانکه گردش و در تصرف چوگان
  • لفظ تو گوهري است که در رشته خرد
    دارد هزار دانه در ثمين، ثمن
  • هر سکه از نهيب خمار تو شد گران
    دورش در اولين قدح آورد در ددن
  • مگذار ضايعم که بسي در به مدح تو
    در گوش روزگار، بخواهم گذاشتن
  • پشه خاکي که پرد در هواي لطف او
    در دمش سازد عظيم الشأن چومنج انگبين
  • هم به طوق منتت مرغان مطوق در هوا
    هم به داغ طاعتت شيران مشرف در عرين
  • سالها غواص شد در بحر فکرت تابيافت
    آسمان از بهر زيب افسراين در ثمين
  • گر جهان پاکيزه گوهر بودي و جوهرشناس
    خود نکردي ريسمان در گردن در ثمين