نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان شاه نعمت الله ولي
عيد قربان است، و طوئي مي کنيم
جانها قربان شده،
در
طوي ما
آنکه سلطان خلوت جان است
بنده وار ايستاده بر
در
ما
چيست عالم شبنمي از بحر ما
کيست آدم عارفي
در
شهر ما
خوش آب حياتي است روان
در
نظر ما
عالم همه سيراب شد از رهگذر ما
هر ميوه که
در
جنت اعلا نتوان يافت
از نعمت الله طلب و از شجر ما
تو ناظر و منظوري، ما آينه روشن
در
آينه روشن، جانا نظري فرما
درهرچه نظر کرديم، نور تو
در
آن ديديم
با عقل از آن گفتيم: اشيا، نظري فرما
اي موسي بن عمران، ذاتش نتواني ديد
در
عين همه بنگر: اسما، نظري فرما
ميخانه ما قبله حاجات جهان است
شايد که جهاني به سر آيند به
در
ما
نوري است که از ديده مردم شده پنهان
روشن بتوان ديد ولي
در
نظر ما
در
آينه ديده سيد نظري کن
تا باز نمايد به تو روشن بصر ما
ما هميشه ميان گل شکريم
زان دل ما قوي است
در
بر ما
در
دل ما جز او نمي گنجد
روز و شب با خداست اين دل ما
در
خرابات عشق دل گم شد
تو چه داني کجاست اين دل ما
هرچه آيد
در
نظر آئينه گيتي نماست
روشنش بنگر که باشد نور آن جانان ما
عشق او گنجي و دل ويرانه اي
گنج او جو
در
دل ويران ما
در
خرابات فنا ملک بقا داريم ما
خوش بقائي جاوداني زين فنا داريم ما
کشته عشقيم و جان
در
کار جانان کرده ايم
اين حيات لايزالي خونبها داريم ما
در
طريق عاشقي عمري است تا ره مي رويم
رهبري چون نعمت الله رهنما داريم ما
در
طريق عاشقي چون عاشقان
مدتي شد تا که مي کوشيم ما
عاشقانه همچو خم مي فروش
باز سرمستيم و
در
جوشيم ما
همچو بلبل
در
هواي روي گل
روز و شب مستانه بخروشيم ما
غير او
در
آتش غيرت بسوخت
غير او چون نيست چون بينيم ما
چه بندي تو نقش خيالي به خواب
نظر کن
در
اين چشم بيدار ما
جان فروشانيم
در
بازار عشق
نان چه باشد بر سر بازار ما
صفحه قبل
1
...
2594
2595
2596
2597
2598
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن