نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سيف فرغاني
سلطان عشقت آمد و
در
دل نهاد تخت
کرسي مملکت زسليمان دريغ نيست
اي زمين
در
زير پايت سرفراز از روي خود
تو بخورشيد ومهي چون آسمان آراسته
گر چه
در
اول زمان آرايش از يوسف گرفت
از رخ زيباي تست آخر زمان آراسته
اندر آن ميدان که بيني تير باران بلا
چون تو
در
جوشن گريزي تيغ مردان برمگير
سيف فرغاني چو
در
دستت فتد درج سخن
مهر سلطانيست بروي جز بفرمان برمگير
جانست وتن
در
آتش عشق ودرآب چشم
آتش چو تيز شد بگذشت از سرآب چشم
صياد وار با دل صد رخنه همچو دام
جان ماهي خيال تو جويد
در
آب چشم
در
ملک عشق خطبه بنام دلست ازآن
شايد که همچو سکه رود بر زر آب چشم
در
بزم عشق تو که غمست اندرو شراب
چون ساغري شد ستم ودر ساغر آب چشم
گريم زجور هجر تو
در
پيش روي تو
مظلوم را گواست بر داور آب چشم
در
گرمي فراق لب سيف خشک ديد
گفت اربوصل تشنه شدي مي خور آب چشم
دل درغم تو دانه گوهر
در
آسياست
خط بر رخ تو خرده عنبر درآتش است
کردم نظر بر آن رخ چون آتش کليم
خال تو چون خليل پيمبر
در
آتش است
دراشک ودرغم تو نگارا تن ودلم
چون ماهي اندر آب وسمندر
در
آتش است
مارا بسان هيزم تر
در
فراق تو
نيمي درآب ونيمه ديگر درآتش است
ازرنگ خويش روي تو اي آبدار لطف
گويي که آفتاب منور
در
آتش است
با تو
در
هر ندبم دست عمل جان بازيست
ببري يا ببرم؟ عاقبتم تعيين کن
آستان
در
تو خواستم از دولت کفت
تا برو سر نهم اي بخت مرا تمکين کن
برتن چون عود از دست غمت
هر رگي
در
ناله چون چنگ آمده
در
ره عشقت که منزل جزتو نيست
هردو عالم چون دو فرسنگ آمده
سيف فرغاني ترا
در
کوي دوست
بار افتادست وخر لنگ آمده
در
ره وصفش جهاني رفته اند
ليک کس نبود برين تنگ آمده
از خوان خود اي توانگر حسن
در
حق گدا بنان نکويي
آفتاب روي تو چون
در
عرب پيدا شود
از حبش عاشق بلال ار پارس سلمان آورد
اگر چه
در
چمن تو گلست ونيست گيا
نصيب بنده چرا زآن چمن گيا آمد
صفحه قبل
1
...
2591
2592
2593
2594
2595
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن