نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.
ديوان سيف فرغاني
در
سخن ارگرم گشت سيف ازآن گشت
تا بدلي درفتد ازين سخنان سوز
بجان رسيد کنون کار سيف فرغاني
سقيم
در
خطر و درد را دوايي ني
دلم رادر نظر آمد دهانت
عجب چون آمد او را
در
نظر هيچ
ز وصف آن دهان من
در
شگفتم
که مردم چون سخن گويند برهيچ
گفتمش يک سخن من بشنو
در
حق خويش
زر طلب کرد که درگوش کند مرواريد
بآرزوي مجرد بساز
در
ره عشق
که هر دو نيست مهياودست رس باهم
شرم دارد آفتاب ازروي تو
ماه نو
در
حسرت از ابروي تو
سيف فرغاني
در
عشق تو مي گفت مگر
شاخ اوميد مراوصل تو برخواهد بود
در
ضميرش نگذشت آنک درخت عشقت
آن نهاليست که هجرانش ثمر خواهدبود
دلبرا
در
دل من از غم تو سوداييست
که مرا جان سر اندر سر آن خواهدشد
دل که
در
حوصله انده تو يک لقمه است
تا غم تو بخورد جمله دهان خواهدشد
جان دهم
در
بهاي وصل تو ليک
قيمت جان مختصر چه بود
سيف فرغاني چو سعدي نزد آن دلبر سخن
در
بدريا مي فرستي زر بمعدن مي بري
عاشقان را
در
ره عشق آرميدن شرط نيست
وصل جانان را نصيب خويش ديدن شرط نيست
در
جهان افسانه يي شد سيف فرغاني بعشق
عاشقان هستند ليک از نامداري چاره نيست
عشق تا چنگ
در
دل من زد
مطربش نالهاي زار منست
شب زافغان من نمي خسبد
هر کرا خانه
در
جوار منست
سخني
در
هلاک من مي گفت
غم عشق تو گفت کار منست
چون بگفت آيي، سخن اي دلبر شيرين زبان،
ازشکر شاخيست گويي
در
دهان تنگ تو
در
جهان دلبري اي راحت جان جفت نيست
طاق ابروي ترا جزچشم پر نيرنگ تو
در
سماع ار بنگري چون زير بابم درخورست
نالهاي زار من با لحن تيزآهنگ تو
خيالت
در
دلم بنشست واين غم برنمي خيزد
مرا يک تخت درخانه دو سلطان برنمي تابد
اگر
در
ديدن رويت نمايم سعي معذورم
دلم با وصل خو کردست هجران برنمي تابد
خسرو بقصد جانم آهنگ کرده ومن
اميد
در
تو شيرين فرهاد وار بسته
گر
در
دهانم آيد جز ذکر تو حديثي
گردد زبان نطقم بي اختيار بسته
صفحه قبل
1
...
2574
2575
2576
2577
2578
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن