نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سيف فرغاني
چون داد عادلان بجهان
در
بقا نکرد
بيداد ظالمان شما نيز بگذرد
در
مملکت چو غرش شيران گذشت و رفت
اين عوعو سگان شما نيز بگذرد
بادي که
در
زمانه بسي شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نيز بگذرد
در
باغ دولت دگران بود مدتي
اين (گل) ز گلستان شما نيز بگذرد
ناايمن و خوار
در
وي امروز
آنکس که عزيز انس و جانست
عشق تو داده است
در
ولايت جان حکم
هجر ستم کار و وصل داد گرت را
پر زلآلي شود چو بحر کنارش
کوه اگر
در
ميان رود کمرت را
بر
در
ما کن اقامت و بسگان ده
بر سر اين کو زواده سفرت را
در
شکم مادر ضمير چو خواهم
عيسي انجيل خوان کنم پسرت را
از
در
تو ثنا بود نفرين
وز لب تو دعا بود دشنام
همچو پسته ز نسبت چشمت
خنده
در
پوست مي زند باذام
روي تو اي بلطف نام آور
با چنان حسن
در
ميام انام
در
چمن بي گل رخت ما را
هست بلبل خروس بي هنگام
دانه خال تست آن ملواح
که کند مرغ روح را
در
دام
عاشقي را که چون تو معشوقيست
باخت بايد دو کون را
در
گام
چو توبه کردي اي بنده خواجه وار بناز
که
در
دو کون بآزادي تو فرمان شد
ز تو طلوع بود آفتاب طاعت را
چو
در
شب دل تو ماه توبه تابان شد
چو برق توبه بغريد شور
در
تو فتاد
چو برق خنده بزد چشم ابر گريان را
چو نفس
در
تو تصرف کند بميرد دل
ولي چو ميل بطاعت کند دلت جان شد
چو اهل کفر برون آمد از مسلماني
کسي که
در
پي اين نفس نامسلمان شد
برو بمردم محنت زده نفس
در
دم
که دردمند بلا را دم تو درمان شد
ز ملک و ملک برآيي چو
در
ولايت تو
تو خفته نفسي و دشمن بتاختن مشغول
چو مرغ اوج نگيري درين هوا چون تو
در
آشيانه چو فرخي بپر زدن مشغول
اگر نصيحت من
در
دلت گرفت قرار
مکن خلاف من و هم برين قرار بمير
ز سال عمر تو امروز اگر شبي باقيست
مخسب و
در
طلب فضل کردگار بمير
صفحه قبل
1
...
2541
2542
2543
2544
2545
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن