167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان سيف فرغاني

  • ور ترا شهرت سعدي نبود نقصي نيست
    حاجتي نيست در اسلام اذان را بمنار
  • شوق گل روي تو چو بلبل
    هر لحظه در آردم بگفتار
  • من در طلب تو گم شدستم
    خود گم شده چون بود طلب کار
  • از دانه خال تو دل من
    در دام هواي تو گرفتار
  • چون کرد بناي آبگيري
    بر خاک در تو اشک گل کار
  • در دست غم تو من چو چنگم
    واسباب حيات همچو او تار
  • در ياب که تا تو آمدي، رفت
    کارم از دست و دستم از کار
  • در دوستي تو و ره تو
    مرد اوست که ثابتست و سيار
  • آن شب که بهم نشسته باشيم
    در خلوت قرب يار با يار
  • کاي در چمن اميد وصلم
    چيده ز براي گل بسي خار
  • جام طرب و هواي خود را
    در مجلس ما بگير و بگذار
  • بر صوفي روح چاک گشته
    در رقص دل از سماع اسرار
  • طاير ميمون عشق جو که در آرد
    بيضه جان را بزير بال حقيقت
  • شاخ درخت هوا چو گشت شکسته
    بيخ کند در دلت نهال حقيقت
  • شمسه حق اليقين چو چشمه خورشيد
    شعله زنانست در ظلال حقيقت
  • سفته گر در علم گفت روا نيست
    از صدف شرع انفصال حقيقت
  • نفس شريفش رسيده بد بشهادت
    پيشتر از مرگ در قتال حقيقت
  • بر در آن معدن از جواهر عرفان
    سود کند جان برأس مال حقيقت
  • والي ملک است شرع تند سياست
    در ملکوت آ ببين جلال حقيقت
  • شرع که در دست حکم قاضي عدل است
    مسند او هست پاي مال حقيقت
  • عقلک شبهه طلب که با دو ورق علم
    دمدمه مي کرد در جدال حقيقت
  • رستم آن معرکه نبود از آنش
    پنجه بهم در شکست زال حقيقت
  • مسئله يي مشکل است يک سخن از من
    بشنو و دم در کش از مقال حقيقت
  • در چشم همتست خيال تو چون عروس
    بر دست قدرتست جمال تو چون نگار
  • در راه گلستان رخت زير پاي دل
    سر تيز کرده اند موانع بسان خار