167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان سيف فرغاني

  • در بزم خويش زخمه ز اظفار حور کرد
    ناهيد رود ساز بر او تار مزهرش
  • در موسم بهار روا کي بود که زاغ
    با عندليب دم زند از صوت منکرش
  • بعشق روي گل قولي همي گوي
    کزين پس راستي در گفتن تست
  • الا اي غنچه در پوست مانده
    بهار آمد گه اشکفتن تست
  • گل انداما از آن روي از تو دورم
    که چندين خار در پيرامن تست
  • ولي تا زنده اي جانت نکاهد
    حيات جان تو در مردن تست
  • چو در گلزار عشقت ره ندادند
    تو خاشاکي و دنيا گلخن تست
  • چنين تا باريابي بر در دوست
    درين ره هرچه بيني دشمن تست
  • کمند رستمي اندر چه انداز
    خلاصش کن که در وي بيژن تست
  • تو در خوف از خودي، از خود چو رستي
    ازآن پس کام شيران مأمن تست
  • سراندر دام اين عالم مياور
    وگرنه خون تو در گردن تست
  • ز معشوق اگر دور باشي منال
    که در عشق دوري نيارد فتور
  • توي ابر در پيش خورشيد خويش
    چو خود را تواني ز خود کرد دور
  • در شب زلف خود چو مه تابان
    از رخ چون بهار خويشتني
  • صفر بي مغزي و بصد انگشت
    روز و شب در شمار خويشتني
  • چنگ در اين وآن مزن زنهار
    که تو نالان ز بار خويشتني
  • چو دستار رياست بر سر تست
    ترا اين طوق در گردن نيايد
  • دل ناپاک و نور عشق؟ هيهات
    سرير شاه در گلخن نيايد
  • زين چنين صورت گريها گر دلت نقشي گرفت
    آهني داري که در وي هست مضمر آينه
  • الا اي زده چون من از عشق لاف
    مزن در ره عشق لاف از گزاف
  • اگر قطره در نفس خود هست خرد
    بزرگست چون شد بدريا مضاف
  • بر الواح اطفال اگر حرف بود
    ببين در نبي سوره يي گشته قاف
  • شب خويشتن روز کن اين زمان
    که مه بدرو ابرست در انکساف
  • در انداز خود را بدرياي عشق
    گهر مي ستان و صدف مي شکاف
  • چو در دفتر عشقت آرند نام
    جهاني شوي از عوارض معاف