نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان سيف فرغاني
سيف فرغاني اگر
در
طلبش جد نکني
سخنت لاف و دروغ و عملت هزل (و) هجيست
دل مرا که تو
در
مهد سينه پروردي
بشير مادر اندوه زاي انديشه
دل چو گنج مرا مار هجر تو بطلسم
نهاد
در
دهن اژدهاي انديشه
يزيد عشق تو هر روز تشنه خون ريزد
حسين دل را
در
کربلاي انديشه
تو
در
زمين دلم تخم دوستي کشتي
ولي نرست ازو جز گياي انديشه
چو زاد حاجي اندر ميان ره برسيد
در
ابتداي رهت انتهاي انديشه
درخت طوبي قد تو
در
بهشت وصال
وگر برسد ره رسد منتهاي انديشه
جزين نبود مراد دلم
در
اول فکر
خبر همين است از مبتداي انديشه
مرا که آتش شوق تو دل بجوش آورد
ز وصف تست نمک
در
اباي انديشه
چو مير مجلس غم حکم کرد تا
در
دل
نهاد بزم طرب پادشاي انديشه
چو سعي کردم و همت نکرد قرباني
زکبش هستي من
در
مناي انديشه
چو دل بفکر تو مشغول شد بر وزين پس
بهم کنم
در
خلوت سراي انديشه
وي تو از يک کرشمه
در
يکدم
داده صد جان نو بپيکر حسن
ما از آن شب
در
احتراق غميم
که طلوع از تو کرد اختر حسن
خود بت بت شکن کجا آراست
همچو تو
در
زمانه آزر حسن
اندرين موسمي که دست قضا
بر جهان باز مي کند
در
حسن
باغ
در
بر فگند حله سبز
شاخ بر سر نهاد چادر حسن
ما را ببوسه چون بگرفتيم
در
برش
آب حيات داد لب همچو شکرش
در
وصف او اگر چه اشارات کرده اند
ما وصف مي کنيم بقانون ديگرش
بر لشکر نجوم کشد آفتاب تيغ
در
سايه حمايت روي منورش
رو مستقيم باش اگر خوض مي کني
در
بحر عشق او که صراطست معبرش
اي دلبري که هر که ترا خواست، وصل تو
جز
در
فراق خويش نگردد ميسرش
در
بوته جحيم گدازند هرکرا
بي سکه غم تو بود جان چون زرش
گر باد خاک کوي تو سوي چمن برد
بينند نور باصره
در
چشم عبهرش
آن سروري که چون کمر کوه و طرف کان
ترصيع کرده اند جواهر
در
افسرش
صفحه قبل
1
...
2521
2522
2523
2524
2525
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن