نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان سيف فرغاني
در
دست من که قاصرم از شکر نعمتت
ذکر تو مي کند بزبان قلم صرير
در
آرزوي فقر بسي بود جان من
عشق از رواق غيب ندا کرد کاي فقير
گهواره زمين چو بجنبد بامر تو
گردد
در
آن زمان ز فزع شيرخواره پير
از بهر صيد ماهي عفو تو
در
دعا
از دست دام دارم و از چشم آبگير
نوميد نيستم ز
در
رحمتت که هست
کشت اميد تشنه و ابر کرم مطير
گشت
در
معصيت سياه و سپيد
دل و مويم که بد سپيد و سياه
ز نقد قلب بر مردم زمين حشر تنگ آيد
بصحراي قيامت
در
چو بگشايند بار تو
کجا پوشيده خواهد ماند افعالت
در
آن حضرت
که يکسانست نزد او نهان و آشکار تو
مروت کن، يتيمي را بچشم مردمي بنگر
که مرواريد اشک اوست
در
گوشوار تو
بپاي کژروت روزي درآيي ناگهان
در
سر
وگر سم بر فلک سايد سمند راهوار تو
چو مردم سگسواري کن اگرچه نيستي زيشان
وگرنه
در
کمين افتد سگ مردم سوار تو
بگاو آرند
در
خانه بعهد توکه و دانه
ز خرمنهاي درويشان خران بي فسار تو
ز خر طبعي تو مغروري بدين گوساله زرين
که گاو سامري دارد امل
در
اغترار تو
رهت ندهند اندر گور سوي آسمان زيرا
چو قارون
در
زمين ماندست مال خاکسار تو
ترا
در
چشم دانايان ازين افعال نادانان
سيه رو مي کند هر دم سپيدي عذار تو
گدايي تا بدان دستي که اندر آستين داري
عواني تا بانگشتي که باشد
در
شمار تو
تو اي بيچاره آنگاهي بسختي
در
حساب افتي
کزين دفتر فرو شويند نقش چون نگار تو
دل بيچاره يي راضي نباشد از قضاي تو
زن همسايه يي آمن نبوده
در
جوار تو
ترا بينند
در
دوزخ بدندان سگان داده
زبان لغوگوي تو، دهان رشوه خوار تو
ايا بازاري مسکين نهاده
در
ترازو دين
چو سنگت را سبک کردي گران زآنست بار تو
تو گويي سودها کردم، ازين دکان چو برخيزي
ببازار قيامت
در
پديد آيد خسار تو
باسب همت عالي تواني ره بسر بردن
گر آيد
در
رکاب جهد پاي اقتدار تو
بدرويشي بکنجي
در
برو بنشين و پس بنگر
جهانداران غلام تو جهان ملک و عقار تو
ترا
در
گلستان جان هزارانند چون بلبل
وزين باب ار سخن گويي بود فصل بهار تو
در
هيچ وقت و دور بفرعونيان که ديد
هارون عصاي موسي عمران فروخته
صفحه قبل
1
...
2518
2519
2520
2521
2522
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن