نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
مواعظ سعدي
هان اي نهاده تير جفا
در
کمان حکم
انديشه کن ز ناوک دلدوز
در
کمين
زمان ضايع مکن
در
علم صورت
مگر چندان که
در
معني بري راه
ديگران
در
رياضتند و نياز
اي که
در
کام نعمت و نازي
آن مکن
در
عمل که
در
عزلت
خوار و مذموم و متهم باشي
حاجت خلق از
در
خداي برآيد
مرد خدايي چکار بر
در
والي؟
چنانکه طايفه اي
در
پناه جاه تواند
تو
در
پناه دعا و نماز ايشاني
دوغبايي بپز که از چپ و راست
در
وي افتند چون مگس
در
ماست
تو نيکويي کن و
در
دجله انداز
که ايزد
در
بيابانت دهد باز
سخن چين بدبخت
در
يکنفس
خلاف افکند
در
ميان دو کس
گر
در
همه شهر يک سر نيشترست
در
پاي کسي رود که درويش ترست
در
باده سرخ پيچ و
در
روي سپيد
کز خوردن سبزه، روي زردي خيزد
بخت
در
اول فطرت چو نباشد مسعود
مقبل آن نيست که
در
حال بميرد مولود
مگو
در
نفس درويشان هنر نيست
که گرد مرديست هم زيشان به
در
نيست
بوستان سعدي
نهد لعل و فيروزه
در
صلب سنگ
گل لعل
در
شاخ پيروزه رنگ
توان
در
بلاغت به سحبان رسيد
نه
در
کنه بي چون سبحان رسيد
کسي را
در
اين بزم ساغر دهند
که داروي بيهوشيش
در
دهند
چو صيتش
در
افواه دنيا فتاد
تزلزل
در
ايوان کسري فتاد
چنان گرم
در
تيه قربت براند
که
در
سدره جبريل از او بازماند
به هفتم
در
از عالم تربيت
به هشتم
در
از شکر بر عافيت
که
در
بحر لؤلؤ صدف نيز هست
درخت بلندست
در
باغ و پست
گر اين هر دو
در
پادشه يافتي
در
اقليم و ملکش پنه يافتي
وگر
در
سرشت وي اين خوي نيست
در
آن کشور آسودگي بوي نيست
ازان بهره ورتر
در
آفاق نيست
که
در
ملکراني بانصاف زيست
غضب دست
در
خون درويش داشت
وليکن سکون دست
در
پيش داشت
نظر کرد پوشيده
در
کار مرد
خلل ديد
در
راه هشيار مرد
صفحه قبل
1
...
250
251
252
253
254
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن