167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.

حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • هر که از حق به سوي او نظريست
    در دل او ز مهر تو اثريست
  • هم درخت وفا از او پربار
    هم زبان ثنا ازو در کار
  • در دعا دست دل چو برگيرد
    چرخ چتر رضا بر سر گيرد
  • خلق او همچو زهره قائد دين
    ذهن او در سخن عطارد دين
  • مرده دل مانده بود از پي آز
    جان چو در دل نشست گاه نياز
  • غم گريزد چو او شود خندان
    به تک پاي و جامه در دندان
  • حلقه در گوش کردم مردم چشم
    پيش آن طاق و ابرو و خم چشم
  • در صلابت چو عمري دگرست
    مر سر علم را سري دگرست
  • عجز پيش آورم من از کارش
    باد يزدان به حکم در يارش
  • عالم آراسته به دولت و داد
    گشته معدوم در عدم بيداد
  • چون حوالت کنم گنه به قضا
    گفته در نامه کفر لايرضي
  • هر کسي از بد آنچه بتواند
    با کسان در جهان همي راند
  • خواجه در خواب غفلتي پيوست
    روز محشر ترا که گيرد دست
  • گفته باشد خداي را ظالم
    که نباشد به کار در عالم
  • در شبي باش تا سپيده بام
    خواب و يقظت بدان ز ناس نيام
  • همه در بند لقمه اند و جماع
    همه را خون حلال بر اجماع
  • در مدينه ز روضه سر بردار
    تا ببيني که کيست بر سر دار
  • ديد چشمم به خواب در يک
    که ز گفتارها ببستم لب
  • در تو رشدي همي نمي بينم
    ورنه من صبح صادق دينم
  • در ره دين برو رياضت کن
    وز چنين راه بد طهارت کن
  • کرد هر کس به مرد دين ابرام
    تا بر مير در شود به سلام
  • گفت زاهد نيم خطا گفتي
    نيست در طبع من چنين زفتي
  • مر مرا جمله در کنار نهاد
    يک زمان دنيي ام نيامد ياد
  • که بدين قدر تو ز خرسندي
    به اماني بمانده در بندي
  • آن شنيدي که در حد مرداشت
    بود مردي گداي و گاوي داشت