167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • شاه غازي يمين دين خداي
    که بد او در زمانه بار خداي
  • پس بگويي که حمل ما بفرست
    زر و ديبا و در بدين فهرست
  • بس بگفتش که گر در آن محفل
    روميان آورند با تو جدل
  • هم بر آن سان جواب ايشان داد
    صد در از رنج بر ملک بگشاد
  • شد خجل زان جواب و گشت خموش
    گشت در گوش او چو حلقه گوش
  • شاه بايد که وقت خلوت و بار
    در همه کارها بود بيدار
  • تو در اين دور جور سلطاني
    کار بر وفق طبع مي راني
  • با چنين جور در ولايت تو
    مه تو و مه سپاه و رايت تو
  • بر سر ما در اين سپنج سراي
    کارساز و نگاهبان خداي
  • هم ببين خشم شاه در هر دم
    الحذر الحذر همي خوان هم
  • به جدل در حديث شه ماويز
    تيغ تو کند به که خسرو تيز
  • زين گنه مر ترا بخواهم کشت
    تابم از خشم مي رود در پشت
  • هر که در بصره هندوي گويد
    چهره از خون دل همي شويد
  • تا جدا گشته شه ز لشکر خويش
    پي آهو نديد در بر خويش
  • در پي صيد چونکه شد حيران
    سوي لشر ز ره بتافت عنان
  • گوشه خرقه از شکاف به در
    باد مي برد زير و گاه زبر
  • پنج دينار بد در او موزون
    مهر او کرده نام افريدون
  • اسب راندي در آن خرابه چو باد
    کردي آن روزگار و آن زر ياد
  • پادشاه ار ترا برادر خواند
    دان که در قعر دوزخت بنشاند
  • خلق اگر در تو خست ناگه خار
    تو گل خويش ازو دريغ مدار
  • همه را در محل خويش بدار
    هيچ کس را ز خوي بد مازار
  • تا بوي در کنار وصف و فراق
    دفتري از مکارم الاخلاق
  • ابر چون زفت گشت در باران
    شد ستم کش روان بيوه زنان
  • گر نخواهي برهنه عورت تن
    در گريبان مزن ز بن دامن
  • شه چو غواص و ملک چون درياست
    خفتنش در درون آب خطاست