167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان شمس

  • اي آنکه گريخت از در مذهب ما
    گوشش بکشد فراق تا ملهب ما
  • زان مي که حرام نيست در مذهب ما
    تا صبح عدم خشک نيابي لب ما
  • در جان و دل و ديد فراموش نه اي
    از بهر خدا مکن فراموش مرا
  • اي مکر در آموخته هرجائي را
    يک مکر براي من درانگيز و بيا
  • در چشم ببين دو چشم آن مفتون را
    نيک بشنو تو نکته بيچون را
  • در سر دارم ز مي پريشانيها
    با قند لب تو شکرافشانيها
  • ديدم در خواب ساقي زيبا را
    بر دست گرفته ساغر صهبا را
  • طنبور چو تن تن برآرد به نوا
    زنجير در آن شود دل بي سر و پا
  • زيرا که نهان در زهش آواز کسي
    ميگويد او که جسته همراه بيا
  • اي مادر ما نهفته در چادر ما
    پنهان شده از طبيعت کافر ما
  • گر در طلب خودي ز خود بيرون آ
    جو را بگذار و جانب جيحون آ
  • عشق آب حياتست در اين آب درآ
    هر قطره از اين بحر حياتست جدا
  • منصور بدآن خواجه که در راه خدا
    از پنبه تن جامه جان کرد جدا
  • هان اي سفري عزم کجايست کجا
    هرجا که روي نشسته اي در دل ما
  • چندان غم درياست ترا چون ماهي
    کافشاند لب خشک تو را در دريا
  • در خود بودم زان نسزيدم خود را
    از خود چو برون شدم بديدم خود را
  • سريست ميان دل مردان خداي
    جبريل در آن ميان نگنجد به طلب
  • امروز چو هر روز خرابيم خراب
    مگشا در انديشه و برگير رباب
  • انديشه مکن بکن تو خود را در خواب
    کانديشه ز روي مه حجابست حجاب
  • اي آنکه تو دير آمده اي در کتاب
    گر بشتابند کودکان تو مشتاب
  • اي دل دو سه شام تا سحرگاه مخسب
    در فرقت آفتاب چون ماه مخسپ
  • اي ماه چنين شبي تو مهوار مخسب
    در دور درآ چو چرخ دوار مخسب
  • خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب
    زيرا ز تو چشم بود پرآتش و آب
  • پنهان گفتم براز در گوش دو چشم
    مهمان عزيز است بيفزاي شراب
  • دل در هوس تو چون ربابست رباب
    هر پاره ز سوز تو کبابست کباب
  • دلدار ز درد ما اگر خاموش است
    در خاموشي دو صد جوابست جواب
  • بيمار بدن نيم که بيمار دلم
    شربت چه بود شراب در ده تو شراب
  • سبحان الله من و تو اي در خوشاب
    پيوسته مخالفيم اندر هر باب
  • در ديده عشق مي نگنجد شب و روز
    اين ديده عشق ديده دوز است عجب
  • بر جمله قاضيان دوانيد امروز
    در جستن آب زندگي قاضي کاب
  • مستند مجردان اسرار امشب
    در پرده نشسته اند با يار امشب
  • يارب يارب به حق تسبيح رباب
    کش در تسبيح صد سؤالست و جواب
  • يارب به دل کباب و چشم پرآب
    جوشان تر از آنيم که در خم، شراب
  • آمد بر من چو در کفم زر پنداشت
    چون ديد که زر نيست وفا را بگذاشت
  • آن بت که جمال و زينت مجلس ماست
    در مجلس ما نيست ندانيم کجاست
  • آن چيست که لذتست از او در صورت
    وان چيست که بي او است مکدر صورت
  • واندم که ترا تجلي احسانست
    جان در حيرت چو موسي عمرانست
  • آن روح که بسته بود در نقش صفات
    از پرتو مصطفي درآمد بر ذات
  • آن روي ترش نيست چنينش فعل است
    مي گويد و ميخورد در اينش فعل است
  • آنکس که بر اين چرخ برينش فعل است
    اين نيست عجب که در زمينش فعل است
  • در روز خوشي همه جهان يار تواند
    يار شب غم نشان کسي کم داده است
  • وانکس که ترا ز خود قياسي گيرد
    آن مسکين را چه خارها در ديده است
  • وانکس که ز ناموس نهان ميدارد
    پيداست که در فراق زير و زبر است
  • آنکو ز نهال هوست شبخيزانست
    چون مست بهر شاخ در آويزنست
  • از حلقه گوش از دلم باخبر است
    در حلقه او دل از همه حلقه تر است
  • از جمله کرانه ها برون کرد مرا
    رفتم به ميان و در ميانم مي سوخت
  • امروز در اين خانه کسي رقصانست
    که کل کمال پيش او نقصانست
  • امروز من و جام صبوحي در دست
    ميافتم و ميخيزم و ميگردم مست
  • امشب آمد خيال آن دلبر چست
    در خانه تن مقام دل را ميجست
  • امشب منم و طواف کاشانه دوست
    ميگردم تا بصبح در خانه دوست