167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

مواعظ سعدي

  • شرابي در ازل درداد ما را
    هنوز از تاب آن مي در خماريم
  • دو عالم چيست تا در چشم اينان قيمتي دارد
    دويي هرگز نباشد در دل يکتاي درويشان
  • اسب در ميدان رسوايي جهانم مردوار
    بيش ازين در خانه نتوان گوي و چوگان باختن
  • همچنان در غنچه و آشوب استيلاي عشق
    در نهاد بلبل فرياد خوان افکنده اي
  • آنچنان رويت نمي بايد که با بيچارگان
    در ميان آري حديثي در ميان افکنده اي
  • چو ساقي در شراب آمد، به نوشانوش در مجلس
    به نافرزانگي گفتند کاول مرد فرزانه
  • جهدت نکند آزاد، اي صيد که در بندي
    سودت نکند پرواز، اي مرغ که در دامي
  • پاي در سلسله بايد که همان لذت عشق
    درت باشد که گرش دست در آغوش کني
  • قوت حافظه گر راست نيايد در فکر
    عمر اگر صرف شود در سر تکرار چه سود؟
  • آنچه در سر ضماير بودش شيخ کبير
    هر کسي در سر اسرار مفهم نشود
  • در چشم امل، معجزه آب حياتي
    در باب سخن، نادره سحر بياني
  • ارباب شوق در طلبت بي دلند و هوش
    اصحاب فهم در صفتت بي سرند و پا
  • خواهندگان درگه بخشايش تواند
    سلطان در سرادق و درويش در عبا
  • شير خداي و صفدر ميدان و بحر جود
    جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا
  • گر اهل معرفتي دل در آخرت بندي
    نه در خرابه دنيا که محنت آبادست
  • کدام باد بهاري وزيد در آفاق
    که باز در عقبش نکبتي خزاني نيست؟
  • خداي خواست که اسلام در حمايت او
    ز تير حادثه در باره امان ماند
  • آب در پاي ترنج و به و بادام روان
    همچو در زير درختان بهشتي انهار
  • ز بحر طبع تو امروز در معاني عشق
    همه سفينه در مي رود به دريا بار
  • آدمي را عقل بايد در بدن
    ورنه جان در کالبد دارد حمار
  • بدين کمال ندارند حسن در کشمير
    چنين بليغ ندانند سحر در بابل
  • بلي ثناي جميل آن بود که در خلوت
    دعاي خير کنندت چنانکه در محفل
  • نصيحت همه عالم چو باد در قفس است
    به گوش مردم نادان چو آب در غربال
  • هميشه در کرمش بوده ايم و در نعمش
    از آستان مربي کجا روند اطفال؟
  • من آن نيم که براي حطام بر در خلق
    بريزد اينقدر آبي که هست در رويم