167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • در اثر خوانده ام که روح الله
    شد به صحرا برون شبي ناگاه
  • ساعتي خفت و زود شد بيدار
    ديد ابليس را در آن هنجار
  • جايگاهي که عصمت عيسي است
    مر ترا کي در آن مکان مأوي است
  • گفت بر من تو زحمت آوردي
    در سرايم تصرفي از چه کني
  • زان همي رايگان بميري تو
    کز پي لقمه در زحيري تو
  • چند گويم که نيست ياري نيک
    در تو مسموع نيست قول وليک
  • اي چو فرعون شوم گردنکش
    از ره آب رفته در آتش
  • چکني در ميان رنج خمار
    کار آبي که آتش آرد بار
  • به بود خواجه را در اين بازار
    وندرين گلشن و درين گلزار
  • چنگ در دنيي زبون زده اي
    دل پاکيزه را به خون زده اي
  • آز را مار دان که در عالم
    نشود جز به خاک سير شکم
  • خشم در زير خامه نقاش
    سگ لاشه است و ديو آتش پاش
  • هست در چشم کبر نقش و حشم
    شکل کناس واکمه و ابکم
  • باش تا روي بند بگشايند
    باش تا باتو در حديث آيند
  • دانکه در جانش تفت باشد تفت
    هر که يک هفت کرد از اين هر هفت
  • بيش بايد که در خرد برسي
    پس بدان خطه ابد برسي
  • آن شنيدي که در طواف زني
    گفت با آن جوان نکو سخني
  • چون ورا در طواف ديد آن مرد
    گشت لختي ز صبر ودانش فرد
  • گشت عاشق به يک نظر در حال
    گفت باز ن ز حال خويش احوال
  • کاي جوان نيست مر ترا معلوم
    کز که ماندي در اين نظر محروم
  • دوزخي در شکم که اين آزست
    سگي اندر جگر که اين رازست
  • داده در دست دزد شمع و چراغ
    چيست اين شمع شرع نور دماغ
  • اين همه خشم و جنگ و ظلم و شرور
    دد و ديواند در نقاب غرور
  • گفت قرآن به لفظ همچون در
    مرد دامن کشيده را فانظر
  • گر بخواهد به حکم خلق کمال
    خون کند مشک و مشک خون در حال