167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • هرچه استاد بر نبشت و براند
    طفل در مکتب آن تواند خواند
  • تا چو زو نطق مايه اي سازد
    در ره روح قدس دربازد
  • از پس اين براق شوق بود
    شوق در گردنش چو طوق بود
  • هر چه در راه فتنه انگيزد
    همه اش از پيش راه برخيزد
  • ديده او چو نور ره بيند
    شمس در جنب او سيه بيند
  • هر که را عشق کوي او باشد
    در دلش جست و جوي او باشد
  • سر آهش ندارد ايچ صبور
    پي او در نيابد ايچ غيور
  • همه هستند و از همه همه دور
    در نبي خوانده اي تصيرالامور
  • در حق حق غضب روا نبود
    زانکه صاحب غضب خدا نبود
  • در توحيد را تويي چو صدف
    آدم تازه را شدي تو خلف
  • گر کني ضايع آن در توحيد
    شوي از مفلسي ز مايه فريد
  • ور تو آن در را نگهداري
    سر ز هفت و چهار بگذاري
  • زو ستاند همه طعام و شراب
    نرود ساعتي بي او در خواب
  • بعد آن برگشايدش يک چشم
    در رضا بنگرد درو نه به خشم
  • چون نيابد رياضتي در خور
    باشد آن کره از خري کمتر
  • مر ورا هست جاي خوف و هراس
    خوانده در نص هم وقودالناس
  • آن اويند در مکان و زمان
    از کن امر تا دريچه جان
  • دين حق تاج و افسر مردست
    تاج نامرد را چه در خوردست
  • در ره جبر و اختيار خداي
    بي تو و با تو نيست کار خداي
  • خير و شر نيست در جهان اصلا
    نيست چيزي ازو نهان اصلا
  • هرچه در خلق سوزي و سازيست
    اندر آن مر خداي را رازيست
  • کو در اين راه کردني کردن
    که تواند قفاي او خوردن
  • دلشان بر فراق مال و عيال
    خنک و خوش چو در بهار شمال
  • تا در اين عالم فسرده درند
    لگد اشتران چو گرده خورند
  • در رضاي خداي خويش بکوش
    به نه چيزش چو بندگان مفروش