167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • اي که در بند صورت و نقشي
    بسته استوي علي العرشي
  • در صحيفه کلام مسطور است
    نقش و آواز و شکل ازو دور است
  • ينزل الله هست در اخبار
    آمد و شد تو اعتقاد مدار
  • باطل است آنچه ديده آرايد
    حق در اوهام آب و گل نايد
  • خلق را ذات چون نمايد او
    در کدام آينه درآيد او
  • در ره صدق نفس را بگذار
    خيز و زين نفس شوم دست بدار
  • آفريدت ز صنع در تکليف
    کرد فضلش ترا به خود تعريف
  • کرده از کاف و نون به در ثمين
    ديده را يک دهان پر از ياسين
  • همه را تا ابد به امر قدم
    زده نيرنگ در سراي عدم
  • نه چو زامت فزونش بود اخلاص
    گشت بوبکر در تجلي خاص
  • بود شهري بزرگ در حد غور
    واندر آن شهر مردمان همه کور
  • پادشاهي در آن مکان بگذشت
    لشکر آورد و خيمه زد بر دشت
  • تا بدانند شکل و هيأت پيل
    هر يکي تازيان در آن تعجيل
  • هر يکي صورت محالي بست
    دل و جان در پي خيالي بست
  • از خدايي خلايق آگه نيست
    عقلا را در اين سخن ره نيست
  • وان دگر استواء عرش و سرير
    کرده در علم خويشتن تقدير
  • در جهان زشت و نيکو و چپ و راست
    ناخلف زادگان آدم راست
  • من بگويم ترا به عقل و به هوش
    گر ببندي تو پند من در گوش
  • نور ايمانت را در اين بنياد
    آهني و سگي به غارت داد
  • گفت بابا نصيبه من کو
    گفتش اي پور در خزانه هو
  • آن نبيني که پيشتر ز وجود
    چون تو را کرد در رحم موجود
  • در لحد هر چهار بسته شود
    هشت جنت ترا خجسته شود
  • هشت در بر تو باز بگشايند
    حور و غلمان ترا به پيش آيند
  • تا به هر در چنانکه خواهي شاد
    مي روي ناوري ز دنيا ياد
  • تا تو از نيستي کله ننهي
    روي را در بقا به ره ننهي