نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سنايي
زان دست بجز بند ندارم بر پاي
زان پاي بجز باد ندارم
در
دست
خواهم که به انديشه و ياراي درست
خود را به
در
اندازم ازين واقعه چست
کز مذهب اين قوم ملالم بگرفت
هر يک زده دست عجز
در
شاخي سست
اي مه تويي از چهار گوهر شده هست
زينست که
در
چهار جايي پيوست
در
چشم آبي و آتشي اندر دل
بر سر خاکي و بادي اندر کف دست
هر چند رهي اسير
در
قبضه توست
زين آمد و شد رضاي تو بايد جست
اي نيست شده ذات تو
در
پرده هست
اي صومعه ويران کن و زنار پرست
آسايش صدهزار جان يک دم تست
اي شادي آن دل که
در
آن دل غم تست
شور و شر و شرک و زهد و توحيد و يقين
در
گوشه چشمهاي خونخواره تست
در
شهر هر آنکسي که او مشهورست
دانم که ز درد پاي تو رنجورست
کوران هزار ساله را
در
ره عشق
يک ذره ز گرد توتياي تو بسست
چون روز آيد زبان حالم گويد
کاي بر
در
بامداد حالست چونست
در
مرگ حيات اهل داد و دينست
وز مرگ روان پاک را تمکينست
آنکس که به ياد او مرا کار نکوست
با دشمن من همي زيد
در
يک پوست
چندان چشمم که
در
غم هجر گريست
هرگز گفتي گريستنت از پي چيست
تو دير زي اي بت ستمگر که مرا
دست ستم زمانه
در
پاي تو کشت
در
عشق چنان شدم که بتوانم گفت
کاندر يک چشم پشه بتوانم خفت
در
خاک بجستمت چو خور يافتمت
بسيار عزيزتر ز زر يافتمت
سرو چمني ياد نيايد ز منت
شد پست چو من سرو بسي
در
چمنت
برخيزم و
در
وداع هجر آرايت
بندي سازم ز دست خود بر پايت
اي شاخ تو اقبال و خرد بارت باد
در
عالم عقل و روح بازارت باد
در
عشق داد من ستمهاي تو باد
جاني دارم فداي غمهاي تو باد
گردي که ز ديوار تو بربايد باد
جز
در
چشمم از آن نشان نتوان داد
اي
در
غم تو طبع خردمندان شاد
هر کو به تو شاد نيست شاديش مباد
کاري که نه کار تست ناساخته باد
در
کوي تو مال و ملک درباخته باد
صفحه قبل
1
...
2448
2449
2450
2451
2452
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن