نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان سنايي
تا ابد هرگز نگشتي محترق از آفتاب
گر عطارد يک نفس
در
صدر تو بودي دبير
گشتم قضيب خيزران سرندر جان و جهان
چندين چه داري
در
غمان مر عاشق مشتاق را
عالم علوي کشد خاطر او رخت خويش
ديده مجال سخن
در
وطن مفردي
عاجز او شد حسود دشمن او شد دليل
ديد چو
در
دولتش قاعده سرمدي
حنجر ادبار را خنجر اقبال زن
سلسله جاه
در
کنگر سدره فگن
هر روز برخيزم همي
در
خلق بگريزم همي
با هجر بستيزم همي شوري برانگيزم همي
در
دست منت هميشه دامن بادا
و آنجا که ترا پاي سر من بادا
عشقا تو
در
آتش نهادي ما را
درهاي بلا همه گشادي ما را
صبرا به تو
در
گريختم تا چکني
تو نيز به دست هجر دادي ما را
زان مي نتوان شناختن راز ترا
در
پرده کسي نيست هم آواز ترا
زين بيش مکن به خيره
در
تاب مرا
دريافت مرا غم تو، درياب مرا
در
منزل وصل توشه اي نيست مرا
وز خرمن عشق خوشه اي نيست مرا
در
دل ز طرب شکفته باغيست مرا
بر جان ز عدم نهاده داغيست مرا
ما نيز بگرديم و نبايد گشتن
چون . . . خري گرد
در
. . . شما
تازان خودي مگرد گرد
در
ما
يا چاکر خويش باش يا چاکر ما
در
دل کردي قصد بدانديشي ما
ظاهر کردي عيب کمابيشي ما
گفتي که کيت بينم اي
در
خوشاب
درياب مرا و خويشتن را درياب
آنکس که ز عابدي
در
ايام شراب
نشنيد کس از زبان او نام شراب
از عشق چنان بماند
در
دام شراب
کز محبره فرمود کنون جام شراب
اي مجلس تو چو بخت نيک اصل طرب
وين
در
سخنهات چو روز اندر شب
آخر اثر زمانه رنگي آميخت
تا
در
کفش از موي سيه پاک بريخت
در
دوستي اي صنم چو دادم دادت
بر من ز چه روي دشمني افتادت
اي خواجه محمد اي محامد سيرت
اي
در
خور تاج هر دو هم نام و سرت
هر باطل را که رهگذر بر گل ماست
تو پنداري که منزلش
در
دل ماست
هجرت به دلم چو آتشي
در
پيوست
آب چشمم قوت او را بشکست
صفحه قبل
1
...
2447
2448
2449
2450
2451
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن