نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان سنايي
اي مرد سفر
در
طلب زاد سفر باش
بشکن شبه شهوت و غواص درر باش
در
مکه دين ابرهه نفس علم زد
تو طير ابابيل ورا زخم حجر باش
گوهر روح بود خواجه وزير
ليک محبوس مانده
در
تن خويش
چو عيسي را عدو بسيار شد زود
ببرد ايزد ورا
در
چرخ رابع
عطارد
در
اسد بادش هميشه
يکي مقلوب و آن ديگر مصحف
در
کوي تصوف به تکلف مگذر هيچ
زيرا که حرامست درين کوي تکلف
در
عشوه خويشي تو و اين مايه نداني
اي دوست ترا از تو تويي تست تخلف
راهيست حقيقت که درو نيست تکلف
زنهار مکن
در
ره تحقيق توقف
در
ديده سخاي تو پوشيده مانده ام
زان پيش تو چو نور دو چشمت برهنه ام
گفتي جواب خواهم شرط کرم نبود اين
بگذاشتي چو فردان
در
زير خويش فردم
صد بحر گهر دارم
در
رسته وليکن
يک تن به همه شهر خريدار ندارم
حقا که به لفظ ملح و شعر و معاني
در
زير فلک هيچ کسي يار ندارم
شب نيست که
در
فکرت يک نکته نيکو
تا روز بسان شب بيدار ندارم
کين گوهر
در
رسته بخرد به همه شعر
جز مکرمت و جود تو ادرار ندارم
عمر چو
در
وعده و مدح تو شد
صله مگر روز قيامت خورم
صد بار به عقده
در
شود تا من
از عده يک سخن برون آيم
زين سيه چشمي جادو صنمي طرفه چو ماه
بي نظيري که نظيريش نه
در
هفت اقليم
پاره اي بردم از اين روغن ابليس به کار
الف خويش نهان کردم
در
حلقه ميم
باش تا درياي جودت
در
فشاند تا شود
صدهزاران شاعر از جود تو چون من محتشم
اي دو گوشت بر صحيفه فضل فهرست خرد
وي دو دستت
در
کتاب جود سرباب کرم
ديديم که
در
عهده صد گونه وباليم
خود را به يکي جان ز همه باز خريديم
پس جمله بدانيد که
در
عالم پاداش
آنها که درين راه بداديم بديديم
باز
در
روزگار دولت ما
همه مابون شدند و دون و لئيم
که به پنجاه مدحشان ممدوح
ندهد
در
دو سال ناني نيم
نظر از غير منقطع کن زانک
شاهد غير
در
دل آور عين
صفحه قبل
1
...
2441
2442
2443
2444
2445
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن