167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان سنايي

  • بهشت عدن را بتوان خريدن
    وليکن خواجه را در کف بها کو
  • سراسر جمله عالم پر يتيمست
    يتيمي در عرب چون مصطفا کو
  • ور در عثمان گرفتي شرم کو و حلم کو
    سينه روشن بدين و ديده بيدار کو
  • عالمي پر ذوالخمارست از خمار خواجگي
    اي دريغا در جهان يک حيدر کرار کو
  • معلف اسبان تازي را خران بگرفته اند
    در چنين تشويش ملک اي زيرکان افسار کو
  • پيش ازين در راه دين بد صدهزار اسفنديار
    گرد هفت اقليم اکنون يک سپه سالار کو
  • کي نهي در راه هستي تو زمام نيستي
    مرده زنده کجا و خفته بيدار کو
  • نقشبند عقل و جان را در نگارستان عشق
    زان مي صاف ابد عمر ازل پرورد کو
  • محرمان را در حريم عشق چون نامحرمان
    کعبه نقش کعبتين و سبحه مهره نرد کو
  • چون نيست قبولي به سوي درد شما را
    در ماتم بي دردي تاريک رهي کو
  • جز چهره و جز غمزه او در صف ايام
    روي همه دولت و پشت سپهي کو
  • اي خازن فردوس بگو کز پي نزهت
    در خلد برين روي چنين جايگهي کو
  • معتوه شد از جستن معشوق سنايي
    خود در دو جهان سوخته بي عتهي کو
  • چو در دين بر خلاف امر و نهيي
    ز کامت ناله زير و بمي کو
  • بجز در عالم تسليم و تحقيق
    دلي پر غم و پشت پر خمي کو
  • ز بهر عدت گور و قيامت
    ترا در چشم دل نار و نمي کو
  • به عالم در فراوان سنگ و چاهست
    ولي چون عيسي بن مريمي کو
  • سنايي وار در عالم تو بنگر
    ز بهرش ارحمي و ترحمي کو
  • اگر فارغ شدي در دين ز دنيا
    بست رخ بي ريا دل بي غمي کو
  • آنکه گر تقويتي بايد ابر از سيرش
    ز نمي در وي از خاره دمد مهر گياه
  • که برافزون شدم از يک سخنش در يک روز
    همچو پنجي که دوم مرتبه گردد پنجاه
  • آوازه تو در هواي وحدت
    پيش از ازل و ابد خنيده
  • عرشي که سر آسيمه بود ز اول
    در زير قدمهايت آرميده
  • فراش تو نوح از نهيب طوفان
    در زورق اقبال تو خزيده
  • در مجلس تو جبرييل سامي
    بر درت مگس گير بر تنيده